سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        آهنگهای نیگن

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر "در محاق ئیل" نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ ۱۱:۵۲ شماره ثبت ۷۵۸۸۲
          بازدید : ۵۱۴   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        مصطبه ی بلند کوهستانیم، پویش گم آبشارهاست
        و بارانها، پراشیدگان میعادگاه حزنند
        چنین، از نتهای تندیاز انگشتان تو میرویم
        خورشید خاوران!
        سیلان موجهای سیان مجلل،
        از رواق شرق..
        ساقه وار و سبز، نیلوفران وحشی پیچیده ام
        بر راشهای نو..
        ستاره ی شعری
        شبدیز طلسم ناگشوده ی ابر، در باله های کوچ
        از کهکشانهای گس شبانه ی آیینه، از تلمود
        شمع دیگری بجوی..
        تو آشیانه ی آرامش غزالانی، در رنگهای گرم
        معبد ستبر سلیمانیم!
        ای سنگهای کریمه!
        نگاه کن، که تلاقی آشوبنده ی بادها، چگونه رگهای لاژوردی دامان مرا،
        بیدریغ میخوانند...
        از تقدس آتش
        که تبانی سیاه اسلیمی گیسوان من وُ دستهای توست..
        شب هنگام
        آنگاه که
        طوفانهای تب،
        عطر تارهای کبود خزنده،  بر شانه های شهریورانه ی مرا میمویند!
        در سرایه ی سرد صوفیانه ام، از برفزار عدن،
        بی آغاز از تو میرویم
        در شورش شریطه ی خون
        که وحشیانه در من شراب میشوی
        ، در وسعت شکیبایی تمام آنانی که جُز منند،
        و غمگنانه، از مژگانم فرو میریزند..
        با قنوت رقتبارشان به قاموس حوا!! ؟
        از تو میرویم...

        ای فانوس موسمی اقیانوسهای عهد، در نیگون
        ای خلسه ی گرم جاودانه ی عشق
        ، در دیرهای بنفش کرانه ی نابلس،
        من با آواز از تو میرویم
        در نارنجستانهای گنگ آبیم،
        از دریچه های بسته بر اندام حقیقت که مومنانه به زیر بازوان شب به خواب میروند،
        از راهزنان بسیاری که نبض آویژه ی مریمانه ی مرا
        در عطش زیتونی شهر میپراکنند،
        شباهنگام تو را میرویم
        از باغهای معلق رُز
        صورتیفام و دور

        تو را!
        شولای عارفانه ی من!
        شعر و حال و شور
        شولان عارفانه ی این شعر وُ حال وُ شور...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3