سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        وحدت اضداد...

        شعری از

        سید امان اله درخشانی

        از دفتر کوچ خاطرات نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۸ ۲۲:۱۱ شماره ثبت ۷۵۸۴۱
          بازدید : ۴۵۲   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید امان اله درخشانی
        آخرین اشعار ناب سید امان اله درخشانی

        📝وحدت اضداد...
        قطره قطره اشک از، رؤیای سقفِ یادها...
        می خراشد خِشت خِشتِ خانه از بنیادها...
        مزرع سبز پر از دلبستگی، خشکیده شد...
        با هجومِ این  ملخ ها و، از استبدادها...
        کوچِ سبزِ ایلِ ما، در بسترِ هر فصلِ سال...
        می شود زرد و خزان، چون خرمنِ خردادها...
        بیستون هم طاقتش، طاقِ تمامِ خستگیست...
        تیشه ی تقدیر بر هستی زَنَد فرهادها...
        رنگِ شب گشته، تمام بَرزن و هر کوچه ای...
        بس شده خاموش این فانوسِ ما در بادها....
        ما به عمری زندگی، اجبار می گردیم با...
        یک سر و صدها رقم، سودا از این بیدادها...
        با سکوتی سهمگین، اَندر گلوی بی کسی...
        ره به جایی نیست از، این هجمه ی فریادها...
        گاه خوشحال و گهی غمگین از این آوارگی...
        سالها خو کرده ایم، با وحدت اضدادها...
        📆تابستان 98...
        ✍🏻سید امان درخشانی...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ ۲۳:۱۳
        درود بزرگوار
        غزلی ناب و زیبا بود خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۵۸
        سلام بزگوار وادیب دانا
        خواندم ولذت بردم
        سرودبسیار زیبایی بود
        درودبر اندیشه نابتان
        شاعر گرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ ۱۶:۵۶
        درودتان
        زیبااا
        خندانک خندانک خندانک
        منوچهر منوچهری (بیدل)
        سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ ۱۹:۱۱
        زیبا بود ممنونم دوست عزیز خندانک خندانک خندانک
        لیلا امریاس(پریسا)
        جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۹۸ ۰۱:۴۶
        بسیار زیبا
        دلنشین و اهنگین
        درود
        فرهاد فیض اللهی (کدخدای نیستی)
        يکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ ۲۲:۳۳
        سلام جناب درخشانی گرامی!

        تیتر شعرتان بسیار جالب است که در تفکر ایرانی جایگاه ویژه ای را داشته است. بنده حقیر به خاطر اهمیت ویژه ای تاریخی ـ جهان بینانه اش اشاره کوتاهی به آن میکنم.

        درک وجود تضادها اگرچه نه به صورت پی گیر و علمی در حقیقت مطلب تازه ای نیست و بشر از دیرباز ، وجود نیروهای متضاد را در طبیعت و در جامعه می دیده و به اقتضای درجه شناخت و مقام تکامل فکری خود آن را بیان می کرده است .
        به طور مثال در میهمن ماگاه به صورت ابتدائی و گاهی با شکل های کاملتر و بغرنجتری ،نه تنها درعقاید عرفانی و وحدت وجودی دراندیشه مولوی، این عناصر وجود دارند و به وضوح بیان شده اند ،بلکه در ایران باستان نیز آئین زرتشت یا مزده یسنا، آموزش خود را بر پذیرش دو عنصر متضاد اهورامزدا (اهورا به معنای حافظ حقیقت و مزدا به معنای پیگرد کننده سرسخت دروغ) و اهریمن پایه گذاری کرده است.

        اصل «همستاری» و مقابله اضداد را در آئین زردتشت و نبرد دائمی متقابلان منظره ای اگرچه یندارآلود گاه ساده و گاهی سطحی ولی درهرحال منظره ای از سیرواقعی طبیعت وجامعه رامنعکس می کند.
        این شیوه همستاری تفکر یا (آنتی تتیک antihetique) با شیوه دیالتیکی یکی نیست وتنهابه شکل بدوی ،تضاد دیالتیکی را بیان می‌کند ولی لااقل نشانه ای به پی بردن بر وجود دو قطب مخالف و تأثیرمتقابل آن دو است که البته هنوز با درک تضاد به مثابه سرچشمه حرکت و خودجُنبی و همچنین با علل تکامل متعالی از یک مرحله ای به مرحلی دیگری نوفاصله کیفی و کمی دارد.

        در اندیشه نبرد دو مبدأ خیر وشر، روشنائی وتاریکی : آدم میتواند نطفه های هنوز نارسیده ای از درک بدوی اندیشه نبرد متضاها را ببیند . در اوستا چنین آمده است: « آن گاه که این دو گوهر به هم رسیدند نخست هستی و نیستی را بنیاد نهادند و در انجام زندگی جایگاه بدترین پیروان دروغ و جایگاه بهترین پیروان راستی» خواهند بود . این دو گوهر: سپنتامن (اندیشه پاک ) و اهرمن (اندیشه پلید) هستند.
        در یسنای۴۵ قطعه ۲ گفته می شود «من می خواهم سخن بدارم از آن دو گوهری که درآغاز وجود داشتبند ،از آنچه که آن گوهر خردمقدس ،به آن گوهر خرد خبیث گفت :اندیشه، آموزش، خرد، آرزو،، گفتار ، کردار ، زندگی و روانمان باهم بیگانه و یکسان نیست.
        درنامه ی تنسر (مؤبد مؤبدان ) چنین نوشته شده است: «صلاح و فساد ،صحت و سقم هردو یک مزاج دارند » .

        آئین مهر یا میترا پرستی: نور و تیرگی را در نبرد دائمی ، در وابستگی متقابل و در حرکت در رابطه با امکان و واقعیت می دید. در جریانات الحاد آمیزی که از کیش زرتشت منشعب شده و به ویژه در طریق مانوی و آئین مزدکی اندیشه نبرد بین نور و ظلمت یزدان و اهرمین به مثابه اندیشه مرکزی حفظ شده است.

        از زاویه دید مانی: از ستیز بین نور و ظلمت جهان پدید می آید. مزدک که الحاد ا نقلابی خود را علیه اشرافیت و مذهب مسلط متوجه کرده بود به غلبه عنصر نور باور دارد و آن را مبدأ آگاه و با اراده می شمارد که غلبه اش حتمی قانونی و عادلانه است.
        اندیشه دو مبدأ متضاد در عقاید فلسفی سایر اندیشمندان ایرانی مثل ناصر خسرو که می گفت : گوهر هستی مردم دو گونه است : جسم کثیف و نفس لطیفه و همچنین غزالی که سخن از نور و ظلمت به میان کشیده هویدا است.

        جلال الدین مولوی بلخی وجود دو قطب در هرشیئی و وحدت اضداد را در سطح معین آن عصر در زبان شعری چنین بیان می کند:

        شب چنین با روز اندر اعتناق
        مختلف در صورت اما اتفاق

        روز وشب این هر دو ضد و دشمنند
        لیک هر یک بر حقیقت میتنند

        هر یکی خواهان دیگر همچو خویش
        ای پی تکمیل فعل و کار خویش

        مولوی به علاوه نبرد اضداد را هم با بیانی عرفانی اصل شمرده و چنین سروده است :

        صلح اضداد است این عمر جهان
        جنگ اضداد است عمر جاودان

        در بیان همین معانی در مثنوی چنین می خوانیم :

        این یکی ذره همی برد به چپ
        و آن دگر سوی یمین اندر طلب

        ذره ای بالا وان دگر ، نگون
        جنگ فعلی شان ببین اندر سکون

        این جهان جنگ است چون کل بنگری
        ذره ذره همچو دین با کافری

        با آرزوهای حلاق شاعرانه
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرهاد فیض اللهی (کدخدای نیستی)
        يکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ ۲۲:۳۵
        حلاق = خلاق
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6