در نگاهِ عدّه ای، زندگی تکراری ست

در نگاهِ عدّه ای، زندگی تکراری ست
زندگی قِصّه ی پُرمشغله و پُرکاری ست
زندگی دوره ی پُر رنج و ملالت باری ست

امّا به زَعمِ من
زندگی تکرار نیست
زندگی روزمَرْگی و روزمَرِّه گی
جبر و اجبار نیست

زندگی آزادی و آزادگی ست
زندگی حرکتی ارادی
و کاملا اختیاری ست
زندگی آزمون و اِختباری ست
که غایتش سعادت و کامکاری ست

زندگی لبریز از، زیبایی ست
زندگی سرشار از، عشق و شیدایی ست
زندگی عرصه پُر شور و تماشایی ست

زندگی قِصّه یِ بی غُصّه که نیست
زندگی تِرمه یِ بی بُتِّه و بی جِقِّه که نیست

زندگی را، می شود که بافت...
همچون تِرمه ای نفیس
به نقش و نگاری چون پردیس

زندگی را، باید زندگی کرد
بر مصاعب، باید چیرگی کرد

زندگی هر روز، بویِ خودش را دارد
زندگی هر روز، جریانی تازه دربر دارد

هر روزِ زندگی
زنده می شوی انگار
وَ این است، جلوه ای زِ روزِگار
آفرین بر آفرینشت، اِی آفریدگار

من دعایت می کنم، باشی سربلند
دور باشد از تو، هر آسیب و گزند
زندگی نیکوست، اِی نیکو پسند
هر چه آمد پیشِ رو، بازهم بخند