چشم در راه کسی هستم!
بی قرار و شوریده ، میلرزه دل و دستم
باز مستم
برای دیدنش هر دم می دود چشمم
چشم در راه کسی هستم!
صدای پای باران می آید، صدای خنده، شقایق، رقص قاصدک، زمزمه باد و صبا
چه نگاه روشنی دارند پرستوها و سکوتی زیبا
چشم در راه کسی هستم!
مهربان، گرم ، صمیمی، دریا
می دانم امشب کوله بارش را بسته است
می آید از راه دور و فردا آفتابش
می شود گرما بر دل یخ زده ام
کوله بارش همه عشق، کوله بارش امید
و کلامش زیبا
نشانه های باران را دارد خیس، دوستداشتنی
لحظه دیدار ما نزدیک است
اگر دعوتم را بپذیرد که من
داده ام به باد نشانی ام را
چشم در راه کسی هستم!
که نامش را به رمز می گویم به شبنم گل
به نم باران و موج دریا
چشم در راه کسی هستم!
مثل جنگل سبز، مثل دریا آبی و مثل روح سفید
روح هستی من از نگاه اوست
نشانی چشمانش و قلب پاکش را از دریا پرسیدم به آسمان حواله کرد
از آسمان نیز پرسیدم، هیج نگفت
چون او ناگفتنیست و وصف ناشندنی
کوله بارش را بسته است، می آید و دلم منتظر است تا بگوید به او، که،
چیزی از نگاهش جاریست در عمق دلم، عمق وجودم، هستیم
او یک همیشه است، یک عشق
از نفس هایش شکوفه می بارد و از لبانش غنچه، از نگاهش پاکی و از کلامش صدق
نشانه های باران را دارد خیس، دوستداشتنی
چشم در راه کسی هستم!
فردا می آید با دم عیسایی، معجزه دارد
روح زندگی، امید، عشق، آرامش
چشم در راه کسی هستم!
فردا می آید با آغوش مهربانی، مرفین، مسکن، آرامش
چشم در راه کسی هستم!
سلول های تنم انفرادی شده اند، فردا می آید و با یاقوت سرخ بوسه اش و با فیروزه آبی دستهایش، آزاد می کند همه سلول های تنم را!
آسمان شهر چه زیبا شده است
ابرها طرحی از قامت رعنایش کشیده اند
و غزل که با چنین هوایی بارانیست
حال من خوب است، چونکه فردا می آید
وقتی کنارش هستم، هر لحظه عاشق تر می شوم، عاشق تر از دیروز، عاشق تر از ثانیه ای قبل
حال من خوب است، چونکه فردا می آید
مثل همیشه قدرتمند
صلابت وجودش مرا می رساند به سر حد...
آنجا که می توانم غزل را بو کنم، رقص را مزه کنم و جادوی چشمانش را بشنوم!!!
حصار لبهایش بهترین مکان دنیاست
زمانیکه عطر تنش را بر تنم می بویم، بهترین لحظه دنیاست
آغوشش پردیسیست به وسعت عشق!
حال من خوب است، فردا می آید مسافر من
مانند بهار که از راه می رسد و همه چیز را تازه و نو می کند
می آید مسافر من و مرا تازه می کند
مسافر عزیزم!
امشب دلم شورانگیزترین غزل ها را می خواند
امشب دلم شاد است، در کوچه ایستاده ام
در کوچه دیدار، منتظرم بیا!
بیا و جان بده بر من با جادوی نگاهت
از بس که خوبی خوبترینم، دلم با تو به عشق می رسد
روزی برایت خواهم گفت که...
بماند برای بعد
فقط بدان که عاشقانه دوستت دارم، همین!
دلنوشته زیبایی است