جمعه ۷ دی
|
دفاتر شعر ایرج محرم پور(صوفی خموش )
آخرین اشعار ناب ایرج محرم پور(صوفی خموش )
|
تقدیم به روح نازنین مادر بهترین دوستم بیژن عباسی
در سوگ نبودنت
دستانم را به آغوش باد سپرده ام
تا این دل ساده
باور کند که تو دگر نیستی
اما بوی سجاده رنگی
و چادر نماز گل گلی
و زمزمه های باران دعا
هنوز لا به لای خاطراتت می رقصند
تا شاید
به بلندای یک آسمان
بودنت را در این همه نبودن
فریاد کند
باور کن ،
گاهی نفسم در بند این
خاطرات گم می شود
وگاهی هم ،
مرا به دار می کشد
این بغض نبودنت
وگاهی ...
افسوس که زود رفتی
حالا سالهاست ،
که از نبودنت
نگاهم بارانی ست
|
نقدها و نظرات
|
درودبر جناب رفیعی نازنینم سپاسگزارم | |
|
سلام ودرودخدمت استاد رفیعی بسیار سپاسگزارم از مهربانی حضرتعالی | |
|
درودتان سپاسم از استاد بسیار عزیز | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.