جمعه ۲۵ آبان
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
میترسم اشتباه کنم
بریده بریده،
_در لنف مادرانه ی تقدیر_
تو را غرق در آخرین شنبه ی بهار تنها بگذارم،
و تمام باور یک دوست داشتن را
در تولد کودکان جنگ ، بهانه بگیرم
میترسم
از بارداری والها
از سقط ستاره های ارغوانی گنگ
از راهبه گان کور
از چاه،_وقتی به انتظار تکیده در رگهایم
میگرید_
میترسم شبی دیگر، نیایم
و تو به ماه نیایی
و پیراهن توری دریا، پری دیگری بزاید
_تا قفل عاشقانگی ما، زیر عریانی برفها بمیرد_
، میدانی!؟ من از این همه شتاب ، میترسم
از سکوت سگها
از سنگفرش های خیس خیابان اندریوسکی
، از نوانخانه ای با دیوارهای نفتی
.. از بغض قونیه
از شالگردن خاکستریت که به دهان سرخ پنجره گره خورده
از مدالهای خسته ی پدربزرگ
، خدایان آغشته به خون
و عطر پریده ی زن
در پرسه های شاعرانگی..
میترسم،
یک صبح، مجسمه ی بودا زیر بارانهای اسیدی بماند
و مهر سفارت ارمنستان پای درختان ولی عصر، لرزیده باشد
یا، آسمان تو
کتاب آبی اندامم را به روی تقارن شعاعی تمام بندرها ببندد
و روز، چشمان مرا به روشنایی عمیق تخت جمشید نگشاید
میترسم
از مزارع سوخته ی عشق
از دریایی بی طوفان
، مرزهایی پر از انسان
و نمیدانم چند هزار توربین گس دارد، لبخندهای کزازی این خواب
و شبح یک کبوتر
در مه چقدر زیباست!؟....
|