سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      عشق

      شعری از

      رسول آرش نژاد

      از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۰:۳۱ شماره ثبت ۷۳۶۰۶
        بازدید : ۸۴۹   |    نظرات : ۲۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر رسول آرش نژاد
      آخرین اشعار ناب رسول آرش نژاد

      همیشه پرسشی بی جواب بود برایم
       گفتم آن را در غالب شعری سرایم
      عشق چیست که این همه از آن دم میزنند
      آنکس که آن را ندارد مثال خر میزنند
      کار وبار خود را بکلی رها کردم
      تا مگر با رمز و راز عشق آشنا گردم
      مصمم وبا ولعی بسیاربسیار
      سوی پیری شدم اندر کنار
      گفتم ای پیر فرزانه موی سپید
      پرسشی دارم مرا اندکی بده نوید
      عشق چیست که این همه از آن دم میزنند
      آنکس که آن را ندارد مثال خر میزنند
      پیر فرزانه لحظه ای کرد مکث
      سپس از توی جیبش درآورد عکس
      لحظه ای بر آن عکس خیره گشت 
      تو گویی جهان پیش چشمش تیره گشت
      سپس آهی عمیق کشید آن پیر سر
      شروع به سخن کرد با دیدگان تر
      گفت مثالهای ساده میزنم برایت
      تا  رمز عشق آسان شود در نگاهت
      هیچ پرستاری بهتر از مادر دیده ای
      آنکهعمرش کرد بهر تو بازیچه ای
      هیچ تکیه گاهی بهتر از پدر  هرگزدیده ای
      تنها کسی که حاضرست با غلتک رویش بروی
      حتما دیده ای  سربازی با آغوش باز
       میدهد سر و جانش را از برای خاک
      دیده ای حتما که فردی سترگ 
      میدهد جایش که دیگری گردد بزرگ
      پدر مادر سرباز و سترگ و بزرگ
      با جوشش عشق است میشوند بزرگ
      بدان گر خواهی در کاری رسی به عرش
      لاجرم جرعه ای عشق باید در آن کرد نشر
      گفتمش راست گفتی که عشق واقعی این است
      راستی قصه آن اشک وعکس نیز همین است؟
      آهی عمیق کشید و گفت نمره ات شد بیست
      قصه عشق است و دگر جز آن هیچ نیست
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۰۱:۱۴
      به شعر ناب خوش آمدید خندانک
      رسول آرش نژاد
      رسول آرش نژاد
      يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۰۲:۲۷
      درود
      سپاس
      ارسال پاسخ
      مرغ آمین
      شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۰۶:۲۰
      درود
      بسیار زیبا خندانک
      خندانک خندانک خندانک

      خوش آمدین خندانک خندانک
      رسول آرش نژاد
      شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۲:۵۵
      درود
      سپاس
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۵:۳۴
      درودبرشما خندانک خندانک خندانک
      رسول آرش نژاد
      رسول آرش نژاد
      شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۸:۳۰
      درود
      سپاس
      ارسال پاسخ
      همایون طهماسبی (شوکران)
      شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۷:۵۳
      درودتان
      بسیار زیباااااااا
      خندانک خندانک خندانک
      رسول آرش نژاد
      شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۸:۳۰
      درود
      سپاس
      سعید فلاحی
      يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۲:۳۸
      خندانک
      سعید فلاحی
      يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۲:۳۸
      خندانک
      سعید فلاحی
      يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۲:۳۸
      خندانک
      سعید فلاحی
      يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۲:۳۸
      خندانک
      سعید فلاحی
      يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۲:۳۸
      درود گرانقدر اندیشمند

      قلمتان زیبا و با محتوائی منحصربفرد است

      این سبک قلم زدن را به کمال برسانید
      خیلی ارزشمند است و توانائی حضرتعالی متناسب با تنوع خواسته هاست
      موفق باشید ان شاالله تعالی
      @};-=D>=D>
      @};-=D>=D>
      رسول آرش نژاد
      رسول آرش نژاد
      يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۰:۴۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      رسول آرش نژاد
      يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۰:۴۰
      درود
      سپاس
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۱:۰۴
      عشق تن اسایی و تسلیم نیست
      شعله ی حسی است که از بیم نیست
      عشق ز شوق و هیجانی که نیست
      عشق هم اورد روانی که نیست
      عشق جنونی است که جان میدهد
      ادم بی دل که روان میدهد
      عشق چو دینی است که پیدا شده
      عشق گناهی است که رسوا شده
      عشق بهاری است که پر از زندگی
      عشق خزانی است چو شرمندگی
      عشق پر از راز پر از حرف بود
      در دل ما همچو کمی برف بود

      درودمانا باشید
      رسول آرش نژاد
      رسول آرش نژاد
      جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۰۳:۰۳
      درود
      زیبا
      ارسال پاسخ
      علی مزینانی عسکری
      جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۰۴:۵۸
      سلام و عرض ادب
      جالب و خواندنی و زیبا سروده اید جناب آرش نژاد گرامی...احسنت
      خندانک خندانک خندانک
      رسول آرش نژاد
      رسول آرش نژاد
      جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۰۵:۲۸
      درود
      سپاس
      ارسال پاسخ
      رسول رشیدی راد(مجتبی)
      جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۸:۴۳
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      رسول آرش نژاد
      رسول آرش نژاد
      جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۹:۳۸
      سپاس
      ارسال پاسخ
      یدالله عوضپور    آصف
      جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۳۷
      دروددوست خوبم
      مشتاق دوباره خواندنت می مانم
      خندانک خندانک خندانک
      رسول آرش نژاد
      رسول آرش نژاد
      شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۰۲:۵۹
      درود سپاس
      ارسال پاسخ
      لیلا احمدی
      جمعه ۳۱ خرداد ۱۳۹۸ ۱۵:۴۵
      زیبا خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2