پنجشنبه ۱۳ دی
ترجمه (تصویر قلم )/به انضمام (آبان)/design of pen / october شعری از سیده مریم جعفری
از دفتر Gold jam نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۷ ۱۲:۳۲ شماره ثبت ۷۰۷۴۰
بازدید : ۴۵۵ | نظرات : ۰
|
دفاتر شعر سیده مریم جعفری
آخرین اشعار ناب سیده مریم جعفری
|
آبان هوایش سرد اما خط خطی هرگز
بادی تلاطم می وزد از دشت ها سقز
باید بدانی دستگیر عاشقی هستم
دندان به دندان می کشم از عشق من مزمز
دیوانگان شعر و چراغشان به راه است ماه!
هرگز مگو بی من مگو کاین دل کند کزکز
غوغای شعر تو اگر دل می گشاید باز
من شعر هایم می شود روی تو مه محفظ
دنیای من از شعر تو هرگز جدا نه نیست
قانون من از عشق تو دیوانه خود بر حظ
غم را که فرمان می دهد از عشق و دل ماها!
دیوانه ها از شعر هم راندند چون حافظ
بیم از سرودن نیست من با تو عجين ای عشق
شعر تو خود پر می کشد از شعر دو مآخذ
بوده که از شعر نسیمی حیرت آید عشق!
هرگز مرا از خود مران هرگز مگو هرگز
پاییز نودوشش
Oct
The weather of october is so cold but is not never strip.
And the weather is windy around Saghez
You must know that I was fall in love with you
And I'll accelerate in love between us
A lover like me that is in the regular love of poetry
Without me, do not talk about love, because i'll be upset
It's true that your poetry is always thrilling
But my poetry worships you romantically, like the guardian of the lover
My world is not separate from your poems
And I enjoy the law of love
I ask you, Who commands the sadness in our love?
And I got madly in love with you
And I'm not afraid of composing in poetry about you
Although your poems are rooted in two important literary sources
I ask you, have you ever been surprised by a poem about the breeze?
Do not leave me out of love and never tell me never.
May 2018
seyedehmaryamjafari
تصویر قلم
صندوق پريخانه نوشت از شب و الماس
با من تو زدی پنجره از شعر شب یاس
یاقوت غزلخانه سرود از تو به اوراق
با من تو کجا می زده اي از تب و احساس
دردانه اناری است سیبی که ز یاری است
بر شعر غلط زدی زدم جمله به مقیاس
بافنده ز مویی که شده مکنت و رویی
وین دایره برده است مرا بر شش و یک تاس
از هدهد و آواز آوای سطوري است
این گیس چهل باف ز یک برق ز الماس
پر باده ترین شعر شبم شعر دو یاقوت
بین من و دل از حرم عشق اهوراس
مرداد نودوشش
Design of pen
The cash office of angels home wrote about night and diamond
That you created a poem with a window of Jasmine flowers with me
Ruby in the poem of single-grain pomegranate In poetry sheets,
Shows where and when you wrote a poem with a romantic feeling whit me
The Single pomegranate poem and romantic apples poem
And you and I talked about the wrong lyrics in poetic analogy,
You know the same pomegranate poem.
When you knit my hair in your poems,
I thought of a dice and a chance in this circle,
When the voices of hoopoe were heard In romantic lines
And forty gays and diamonds became brilliant in poetry
The most sensational of my poetry,
is two rubies of pomegranate poems ,
when the poem of us in the holy shrine,
has the sense of God's melee
June 2018 -seyedehmaryamjafari
|