چهارشنبه ۱۶ آبان
|
دفاتر شعر رامین جهانگیرزاده
آخرین اشعار ناب رامین جهانگیرزاده
|
#
آهنگی غمگین در رگهایم جاریست
ترانه درد
تمامی اعضای بدنم را می درد
گیج و سردرگم
مکانی برای رهایی از درد نیست
خانه زنجیر است
کافه زنجیر است
کوچه ها زنجیرند
خیابانها زنجیرند
آدمها زنجیرند
زنجیرها دردند
درد اندر درد
مرددم برای ادامه دادن این همه درد
خون دماغ می شوم
آهنگی غمگین در من جاری می شود
آهنگی سرخ
کمی گرم
و چه زود سرد می شود
نیم نگاهی به خود
چه قدر باید بی خود
تا کی خودم را تکرار کنم
سگی در من پارس می کند
سگی در من خودش را گاز می زند
سگی در من
سگی در خود
و آن خود نیز سگی دیگر
سگ اندر سگ
خودشان را گاز می گیرند
درد سگ است
سگ درد است
فرقی نمی کند
انعکاس بدبختی
تو در توست
و هزاران سگی که
برای رهای از خود
خود در خود
خودشان را گاز می گیرند.
#رامین_ج
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیبا بود