جمعه ۲ آذر
حسرت پرواز شعری از محمد رسول باوندپور
از دفتر حسرت نوع شعر
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۱ ۱۴:۵۲ شماره ثبت ۶۹۴۰
بازدید : ۹۸۹ | نظرات : ۸
|
دفاتر شعر محمد رسول باوندپور
آخرین اشعار ناب محمد رسول باوندپور
|
روزی که چشمت , چهچه ِ آغاز می زد
سرتیپ ِ دل , شلاق بر سرباز می زد
گفتی کبوتر با کبوتر , باز با باز
اما کبوتر باز , پر با باز می زد
باور نمی کردم اسیرت می شوم زود
یک جای قصه اندکی اعجاز می زد
خاکستر چنگ ِ وجودم , بتهوون گشت
حتی میان ِ خواب هایم ساز می زد
باور کنی یا نه , شبی در عمق ِ کابوس
دیدم جوانی ابرها را گاز می زد
حتی زمین با او سر ِ سازش نمی داشت
در وهمش اما حسرت ِ پرواز می زد
پایان ِ صحبت های دل , صدها معماست
اما غزل , فریاد بر ایجاز می زد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.