شنبه ۸ دی
|
دفاتر شعر محمد ترکمان(پژواره)
آخرین اشعار ناب محمد ترکمان(پژواره)
|
هنوز کاش بودی
در آغوشت مادر!
روحم را تا تطهیر
کنم بی بازگشت
بر آرامشت
رفتنی به ظلمات آغاز...
|
نقدها و نظرات
|
... درود بانو ضمن سپاس از شما و همه عزیزان حاضر، بله باری این ریخت هم خوب است و مفهوم بر جا... - در کل - در نوشته های من و برای من" آهنگ " با این حال ولی شاید حرف اول را میزند و خیال و دیگر صنایع به ترتیب دوم... شعر کوتاه مثل سپید بلند و غیر نیست که لذت را به سادگی در بخشی از آنها به مخاطب انتقال داد و روح شان را تسلی... شعر کوتاهِ مد نظر من لذا باید بیننده را یا بیخیال احوال شعر کند و او را یا که کنکاش گر است درگیر خود... و اصلا شعر کوتاه پیچیده و سنگین نباشد اگر، دیگر شعر نیست به قولی( مورچه چیه که دل و جگرش چه باشد) این دل و جگر را بر این بنا وقتی باز می کنی می بایست دل و جگر فیل باشد و خون درون آنها رود نیل... ارادت دارم و نظرم شخصی و کلی است و خالی از هر دفاع از شعر و نسخه پیچی برای دیگران....
تنها واسطه میان من و آرزو بادیست ترش رو! که از او برای من، موی سپید به ارمغان می آورد در بازگشت از من برای او، خزان بید!!! * * * * - پژواره - | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دروداستابزرگوارم
زیبا وبااحساس مثل همیشه
اما یه کم به نظرمن بهم ریخته بود
پمن ویرایشش کردم اینجوری
کاش
هنوزهم بودی مادر
تادرآغوشت
تطهیرکنم روحم را بی بازگشت
بر آرامشت
رفتنی به ظلمات آغاز...
البته ببخشید جسارتم روشاید من خوب نگرفتمش!