جمعه ۲ آذر
سِر شعری از نوید شیروانی
از دفتر بهار نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۷:۰۷ شماره ثبت ۶۹۳۰۸
بازدید : ۸۴۵ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب نوید شیروانی
|
سنگینی نگاه کسی هست روی من
سنگینی نگاه مرا حس نمی کنی ؟
دانای نازنین پریشان و مضطرب
این دست بی پناه مرا حس نمی کنی ؟
ترسید تا که غرق این آلودگی شوم
این قلب بی گناه مرا حس نمی کنی ؟
گاهی همیشه نه ولی هست پیش من
در عمق چاه ماه مرا حس نمی کنی ؟
قائم به ذات رو به تماشا نشسته ام
این روزگار سیاه مرا حس نمی کنی ؟
صد کاروان گذشت کسی چاه را ندید
این جوشش تباه مرا حس نمیکنی ؟
گفتی وجود باش که سر سبزتر شوی
حالا حیاط بی گیاه مرا حس نمی کنی ؟
از صادرات عشق چه لبریز کشته ام
این چشم غرق ماه مرا حس نمی کنی ؟
تا کی درون محفظی متروک زنده ام
این ترس بین راه مرا حس نمی کنی ؟
"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق"
این حجم اشتباه مرا حس نمیکنی ؟
|
نقدها و نظرات
|
خیلی ممنونم مهربان گرامی لطف دارید شرمنده نفرمایید لطفن | |
|
سلام بر شما سپاس | |
|
سلام بر شما و سپاس ممنون از گلهای زیباتون | |
|
شرمنده نفرمایید شاعر دلپذیر بی شک لطف دارید | |
|
سلام بر شما بزرگوار همیشه | |
|
ممنون از توجه مهربانت | |
|
سلام بر شما و عرض ادب این آیت لطف شماست لکنت نگارشم رو ببخشید . در میان این همه مهربان کوچکم و از این همه مهربانی خوشحال | |
|
سپاسگذارم آریا ی عزیز و چه اسم زیبایی بر شماست سر بلند باشید | |
|
سلامبر شما برادر عزیز جناب رفیعی زنده باشید ؛ خیلی ممنونم یا علی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا بود
درپناه حق