يکشنبه ۱۶ دی
از \سلام صبح بخیر حالت خوبه\ شعری از ابوالفضل قنایی
از دفتر ابوالفضل قنایی نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۷ ۱۶:۲۱ شماره ثبت ۶۹۰۷۳
بازدید : ۳۲۷ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب ابوالفضل قنایی
|
از "سلام صبح بخیر حالت خوبه"
تا "شب بخیر خوب بخوابی"
کنار همدیگند
تنها وقتی که پیش هم نیستن
زمانیه که (mobile data) رو حالت (off) قرار داره
قصه از اونجا شروع میشه که
یه شب تو حین (chat) هاشون
معشوق به عاشق میگه
راستش میخوام یه چیز مهمی رو بهت بگم
و اون اینه که
جز تو
یکی دیگه ام تو زندگیم هست
یکی شبیه خودت
که منو خیلی دوست داره
عاشق با شنیدن این حرف
بدجور جا میخوره
میره تو فکر
ناراحت میشه
میپرسه اون آدم کیه
و معشوق شروع میکنه به توضیح دادن
حرفاش که تموم میشه
میگه راستی
شاید دیگه هیچ وقت (online) نشم
میخوام بچسبم به زندگیم و علائقم
عاشق تا میاد دلیلش رو بپرسه
که چرا یهو چنین تصمیمی گرفتی
همون لحظه (internet) قطع میشه
بعد از چند دقیقه
پیغام (...updating) میاد رو صفحه
ولی دیگه دیره و ساعت (23:59) بامداده
یه (...new messages from) اومده رو گوشی
باز میکنه
(مواظب خودت باش،خداحافظ)
و آخرین بازدیدی که
بالای پروفایلش نقش بسته (last seen at 23:58)
ناراحت از اینکه
فقط یه دقیقه دیر رسیدم
خوابش میبره
صبح میشه و مثه همیشه
براش "سلام صبح بخیر حالت خوبه" میفرسته
عصر میشه
شب میشه
ولی پیام (seen) نمیشه
یک روز میگذره (last seen yesterday at 23:58)
یک هفته میگذره (last seen within a week)
یک ماه میگذره (last seen within a month)
و چندین ماه (last seen Jul 22 at 23:58)
دیگه طاقت ِ دیدن و
چِک کردن های هر روز رو نداره
میره (last seen) رو
از حالت (everybody) به (nobody) تغییر میده
که دیگه نبینه
آخرین بار کِی (online) بوده
که دیگه نبینه
آخرین بار کِی باهاش (chat) کرده
هر روز که میگذره
دلتنگ تر و دلتنگ تر
هر روز که میگذره
حال و روزش بدتر و بدتر
تصمیم میگیره
از همه چیز دور شه (Leave channel)
تصمیم میگیره
از همه کَس دل بِکَنه (Left the group)
تا جایی که حتی
تصمیم به (deactivate) کردن میگیره
و درست تو ساعت 23:58 دقیقه ی
یکی از سردترین شبای پاییز
پرونده ی این عاشقانه ی تلخ
با یه (deleted account)
برای همیشه بسته میشه...
#ابوالفضل_قنایی
پی نوشت:
این متن، برای منِ نویسنده اتفاق نیفتاده،
و مثل بقیه شعرها و داستان ها و متن هایی که مینویسم فقط نگارشش با من بوده و بس.
ولی امکان داره تو عالم ِ واقع،
چنین موضوع یا شبیه به اینو
از کسی شنیده
و یا برای خودتون اتفاق
و یا حتی تجربه اش کرده باشید.
|
نقدها و نظرات
|
جناب استکی همیشه مهربان | |
|
سلام و درود
ارادتمندم جناب مزینانی عزیز | |
|
سلام و درود
ارادتمندم جناب پارکی عزیز و مهربان
ممنون از حُسنِ نظرتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.