بگذار تا زندگی کنیم

بگذار از صدای گذر اب
و پرنده هایی که میخوانند
و برگ هایی که در باد میرقصند
لذت ببرم..
بگذار تا
به اندازه ی تمام لذت های جهان
از صدای نم نم باران
و عطر چمن های خیسی
که در ان قدم برمیدارم
لذت ببرم
بیا
دست هایت را به دستانم بسپر
چشمایت را ببند
و به من اعتماد کن
تا از دنیایی برایت بگویم
ورای همه ی خستگی ها ودلتنگی ها
خود را به دست باد بسپر
بگذار تا مست شوی از این حس بی نظیر
ان وقت
میشنوی صدای زندگی را
زندگی میکنی ..زندگی را
بگذار تا مست شویم
و مانند بچه گربه های بازیگوش
به این طرف و انطرف بپریم
بگذار تا مست شویم و من
برایت شعر بخوانم
و تا صبح
برایت رویا ببافم
بگذار همین امشب را
اینگونه سر کنیم
فردا که صبح شود
دوباره ساعت زنگ میزند
روز جدیدی و آغاز میشود
و باز هم
به روزمرگی ها برمیگردیم
بیا ازین پس شب ها را
انگونه که شایسته ی زیایی شب است
سپری کنیم
بیا تا شب ها
زندگی را زندگی کنیم.....

۲۳آبان۹۷