يکشنبه ۲ دی
لحظه دیدار شعری از ثریا پرستار
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۷ ۰۱:۴۷ شماره ثبت ۶۸۰۸۰
بازدید : ۵۶۲ | نظرات : ۲۱
|
آخرین اشعار ناب ثریا پرستار
|
من ستاره ای در اوج سقوط
در بیکران لحظه تنهایی
ظهور گرم نگاهت را
در باران بی جان التماسم
نظاره می کنم
مبادا روزی
ستاره های اعتماد من
از صداقت تو
به ته مرداب وسوسه ها سقوط کند
و وفای بی مثال تو
چون کاغذی خط خورده
در زیر پای خیانت
له شده باشد
من اوج بی کران خواستن را پریده ام
و بال هایم را از ظهور عشق پر کرده ام
و پرنده های خیال را
در وادی حیرانی
بسیار رهانیده ام
تا دوباره پریدن را
از عشق بیاموزند
و شکستن بی صدا در سکوت را
به دست فراموشی بسپارند
سرد و بی جانم
بی روح اما پرشکوه
در عطش نگاه تو
برق لبانم
ستاره ای است پرفروغ
دامن درونم پر از
التماس و نیاز
تا گلی از عطر رویت را برچینم
و در دفتر خاطرات تنهایم
چون گلبرگ خشک شده ای
بیارایم
شمع های امید رقص کنان
و نوای عشق فریادزنان
پروانه های کلام را می پرانند
که بر بام سکوت نشینند
تا لبانم سخن گفتن را
بیاموزد در لحظه دیدار
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب ممنون بزرگوار | |
|
سلام و عرض ادب ممنون از راهنمایتون | |
|
سلام و عرض ادب ممنون بزرگوار | |
|
سلام عرض ادب ممنون بزرگوار | |
|
سلام ممنون بزرگوار | |
|
سلام ممنون | |
|
سلام ممنون بزرگوار | |
|
سلام ممنون بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
و بال هایم را از ظهور عشق پر کرده ام
درودبانوی عزیزم
بسیارزیبابود