يکشنبه ۴ آذر
|
|
اینروزها شاعر ڪه باشی
باید بلد باشی...
در هُجوم واژه ها
لای مدادهایت سَنگر بگیری ؛
واژه هایی ڪه با دَمی غفلت
پشت تمام نانوشته ها ،
گلوله بارانت میڪند !
شاعر ڪه باشی
یادت باشد سراغش را فقط در" شعرهایت "بگیری
تا مبادا
دستی به اجبار
عاج های سینه ات را به حرّاج بگذارد !
باید بدانی...
واژه ڪه با قَلم غریبی ڪرد
پایان راه شاعریست
مثل تو ڪه بهار بودی و " پاییز " را رقم زدی ..!
ایپڪ مهر۹۷
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر جناب استکی پاینده باشید استاد بزرگوارم | |
|
جناب معین بزرگوار درود عاج های سینه دیدگاه اسکلت و جناغ سینه رو میده که چون حصاری برای قلب نقش ایفا میکنند و به حراج گذاشتن نشان از عریانی قلب داره سپاس از دقت نظر شما برادر بزرگوارم | |
|
جناب ناصری درود برشما استاد ارجمندم سپاس از محبت شما | |
|
درود جناب طهماسبی بزرگوار | |
|
جناب انصاری درود بر شما و سپاس از حضورتان | |
|
جناب سلیمی برادر بزرگوار و فهیم سپاس از حضور همیشگی شما | |
|
درود جناب احمدی استاد و برادر بزرگوارم از اظهار لطف و عنایت بیکرانتان کمال تشکر را دارم پاینده باشید | |
|
درود بر شما استاد گرامی
سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
متفاوت و زیباست