« شهيد حق »
حسین(ع) آن آفتاب برج ایمان
شهید حق شد ، از جور لعینان9
به پاس خدمتِ دین خداوند
گرفتش جور این دنیا گریبان
به فرمان خداوند جهان بود
ز فرمان خدا ، می برد فرمان
تکاپو بهر دنیایش نمی کرد
تکاپو کرد آن بر باغ رضوان
شهادت را به راه حق ، پذیرفت
که شد سر خیل و سالار شهیدان
به راه دین آن یزدان فدا شد
حسین(ع) آن پایگاه دین یزدان
به ایمانی که بر حق داشت پیوست
که رهبر شد ، به هر آیین و ایمان
خدا را آن به باطن ، واضحاً دید
که تابع شد ،به امر و نهی سبحان
حماسه آفرین شد ، عارفان را
که تصدیقش نمودن اهل عرفان
حسینی را که جدش پرورش داد
چرا رأسش بُرید ،آن شمر ملعون
حسین(ع) اولاد پاک مصطفی بود
چرا کشتش یزید آن آل سفیان
خداوندا تو خود شاهد که هستی
چه ظلمی بر حسین آمد زِ عُدوان2
به امر حق ،که آن دلبستگی داشت
نـگردید آن ز راه حق ، پشیمان
ز قرآن تا بخواند آن امر حق را
شهید حق ، بـشد بر امر قرآن
صفات آن حسین(ع)را حسن گفت
چه واضح گفت : بهر خلق ایران
٭٭٭
9- رانده – مردود
1- خشنودي - رضا 2- دشمن - ستم كردن
آیینیبسیار زیبا و شورانگیز بود