جمعه ۷ دی
|
دفاتر شعر محمد ترکمان(پژواره)
آخرین اشعار ناب محمد ترکمان(پژواره)
|
چنگ می زنند دلم را
خرچنگ هایی - کِه -
خود
نهنگ شان کردم!
= = = =
نیش
می زنند دلم را
عقرب هایی کِه
با شعله من
دم می جنبانند!
= = = =
" تن ها "
تنهایی ام را
- تنها -
نمی گذارند
کارد هایِ آلوده
استخوانم !
= = = =
دستم
نمک داشت
اگر
دلم خنجر؛
سادگی ام
کمین
نمی خورد
مردانگی ام
زمین!
|
نقدها و نظرات
|
... سلام استاد خیلی ممنون لطف دارید...
من با کمم غمم نیست دردم نابرابریست!
پ........
| |
|
... سلام و بسیار ممنونم استاد عوض پور، آصفِ عزیز...
نبود زوزه ی چکمه ها از صدای چکامه های من بلند تر اگر، بشر به سعادت می رسید آسوده با خیالم من، به آخر پیامبری!
پ......
| |
|
... سلام استاد انصاری عزیز شما همیشه لطف دارید و برای ما برکت... ممنونم...
او که باید رنجم را تماشا کند زخمم را دوا؛ روی سنگ را سفید کرده بازار مرهم را سیاه!
پ......
| |
|
... سلام عزیز ممنون بنده هم هرچه دارم از وجود سرشار شما دارم و هر ازگاه این دل تنگم...
آن بالا به دل می نشستم اگر، سفرم به آخر رسیده بود سحرم، به بغلم!
پ.....
| |
|
... سلام آقا مجتبی گل شاید به این خاطر است که گاهی هر از ادای دیگران را در می آورم و صدای شاعران مرده! به فرموده اما سبک من همین است که شما کشیده و با دیده منت من، دیده ام...
... برای مردم، دردم پول می شد اگر رنجم، زندگی... زیلویم را لول می کردم بی بازگشت تا همیشه دمم را، کول!
پ......
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
زیبابود