دوشنبه ۲۰ اسفند
|
دفاتر شعر ابراهیم حاج محمدی
آخرین اشعار ناب ابراهیم حاج محمدی
|
مادمازل امیلی ساژه هم که باشی،
از خودت وحشت خواهی کرد!
وقتی که،
به وضوح ببینی
در جِلدِ تو،
کسی دیگر،
جای تو را تنگ کرده است.
و تو،
او را،
از خودت تشخیص نمی دهی!
دنیای عجیبی است!
پر از شگفتی هایی که،
حتی اگر فکرشان را بکنی،
سرت سوت می کشد!
ما همیشه،
آدامس هایمان را،
با دهان دیگران جویده ایم.
و
قُوتِمان،
از حلقوم دیگران فرو رفته است!
درست از همین روست
که،
همیشه سیریم، سیر!
امّا از خودمان.
و
گرسنگی،
تنها در خواب،
به سراغ کرکس ها می رود.
زمستان،
عریان تر از پاییز،
پلشتی های زمین را،
آفتابی می کند.
و
کبک ها،
سرهاشان را
در برف فرو می برند،
تا هیچ نگاه هیزی،
قابشان را ندزدد!
همین دیروز،
در خبر ها خواندم که
باستان شناسان اسکاتلندی،
در بیغوله های گواتمالا،
به اسکلت مومیایی شده ی عِفریته ای دست یافته اند،
که خیال مهاتما گاندی را،
به آغوش کشیده است!
|
|
نقدها و نظرات
|
 سلام جناب استکی عزیز . ممنونم بزرگوار | |
|
 بزرگوارید شما . سپاسگزارم . زنده باشید | |
|
 سلام بر شما بزرگوار و بزرگمهر .. ممنون و سپاسگزارم . پاینده باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.