سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
یادی ز زلفت میکنم زلفی که در بندش منم
زلفی که خواهم عاقبت باشد طناب دار من
ای نازنین دلدار من ای روح پرور ای صنم
هجرت زمین گیرم کند در بند زنجیرم کند
از زندگی سیرم کند بار غمت بر گردنم
گاهی تو دلداری کنی گاهی جفا کاری کنی
آخر نفهمیدم تورا من دوستم یا دشمنم
اکنون که هستم یک نظر بر جسم بی جانم نگر
شاید زمانی بی خبر آگه شدی از رفتنم
بی یاد تو کی بوده ام با عشق تو آسوده ام
(مدحِ تو گویم در غزل ) با این زبانِ الکنم
سلام
انچه نوشتم فقط پیشنهاد بود چون از لحاظ ساختار دستوری فعل گفتن بهتر است .
عالی ست زنده باشید و سرافراز