سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        هستی که نیست

        شعری از

        نوید شیروانی

        از دفتر بهار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۷ ۲۳:۲۲ شماره ثبت ۶۶۷۴۱
          بازدید : ۵۳۴   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نوید شیروانی

        در این سکوت خلوت خالی معروف
        دیوانه ی آزادی 
        و نجاتم
        آزادی تنها شدن در نجوم
        و نجات از پی بردن
        دیگران به مکنونات من 
        خاکی ترینم 
        به خدمتت
        خلاصه           خسته 
        نیستم شاید شبیه
        سرانجامی عاشقانه
        ریشه ای 
        خوابیده در تیرگی های زمین
        با تو 
        زیبا شده بود تازه 
        تازه داشت معنا طعم
        محبت های دستی محو
        مهیا که بود هیچ
        در پی خاطرات حیف
        یکی یکی
        پی در پی 
        دیگر باز نخواهند گشت 
        هرجا را هم گشت
        رد پایی در برف
        شدی گم سال های سرد
        از دست دور این قدر
        که قبر ریشه ها را 
        زمان تولدشان کنده اند 
         

        زندگی اما پیش از این 
        که بدانم 
        نمی تواند ذره ای حتا از پس ات
        بر بیاید
        رفتنی بودنش را ثابت
        در خود داشت 
        زیباترین لحظات
        در پی روشنی معلق در جایی 
        که باید کاغذ شاید

        اگر نبینمش همچنان دوباره 
        دوباره 
        و دوباره
        تنها خود تویی مطمئنم
        اگر نبودم هنوز 
        در من یک نور
        یک نور درخشان مستمر 
        پیاپی نزدیک در فاصله 
        هزار و چهارصد سال نوری 
        سه سال کمتر 
        در عمق ذراتم 
        به اصالت صلح بی غروبی سبز
        در انتظار نشانم دادن 
        شگفت انگیز ترین 
        گلهای آفتابگردان 
        نزدیکترین لحظات به بنفش بکر کهکشان
        و غروب های ابری آبی 
        یا قرمز نقش بر آب 
        روی بوم نقاشی 
        به دست کودکی در 
        یک نمایشگاه نمی کشاند
        که نشانم دهد به 
        چشم نقاشی باغبان در پی امکان 
        که تو
        آگاهی از زندگی دوباره اش 
        و حالا پشت شیشه نشسته نبودی
        که بخوانی ام عین باران . 
         
         

        ۹۷/۵/۸
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۷ ۰۴:۵۶
        خندانک
        درودبرشما خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۷ ۱۹:۱۵
        خندانک خندانک خندانک
        سمانه باقرزاده
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۷ ۰۴:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4