سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 22 دی 1403
  • تشكيل شوراي انقلاب به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1357 هـ ش
12 رجب 1446
    Saturday 11 Jan 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      گرچه باغ من از درخت تهی ست در سرم فکر کاشتن دارم شعر را، عشق را، مکاشفه را همه را از نداشتن دارم...یاسر قنبرلو

      شنبه ۲۲ دی

      ساعت شنی

      شعری از

      جواد بخشی زاده

      از دفتر بغض یک شاعر نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۷ ۱۷:۴۸ شماره ثبت ۶۶۵۵۰
        بازدید : ۵۲۷   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر جواد بخشی زاده


      کجاوه هایی که به مقصد مرگ در سفرند 
      مسافران بیشتری دارند
      مسافرانی با اندوهی بیشتر 
      مملو از مردگانی که هوا را از تنفسشان مسموم کرده اند
      کسی میگفت 
      بلیط ایستگاه مرگ را پیش فروش کردند
      تا رونقی به سیاه بازار بدهند
      از شرق تا غرب به تکاپوی دلباختگان‌ ‌‌‌‌ِ دل به طوفان زده
      و ناقوسی مهیب که هر لحظه گوشخراش تر می شود
      کدام سیاه چاله؟ 
      کدام قعر چاه؟
      کدام برهوت ، سفره رخوت گسترانیده؟ 
      تا بزمی عظیم بپا کنند 
      از رقص شاهزاده ای بی سوار 
      از بیرحمی روزگار
      برای تداعی تلخترین خاطره
      و در این روزگار ممتد از تباهی و پوچی 
      ساعتی به وقت صفر نواخته نشد 
      هرگز اسبی برای تاختن تا مرز هم آغوشی زین نشد
      هرگز اسبی معشوقه ای را به عاشق نرساند
      هرگز هرگز هرگز 
      ناعادلانه ست
      به اندوهی که پشت پلک عاشق 
      نهفته است بگوییم ‌شایعه 
      شایعه است کوچ سپاه مجنون از قلب لیلی
      و از این لشگر عاشق پیشه ، سربازی اگر سر باز بزند از رفتن
      شکست حتمی خواهد بود 
      و در این گیر و دار رفتن و رفتن ها
      آمدنی در کار نیست 
      کسی به من نخواهد آمد 
      کسی که او را سخت منتظرم 
      اندازه های امدنش در ساعت شنی کوچکی گم شد 
      و تیک و تاک دیگر ساعت ها 
      پتک سنگینی به تار و پود تنم شد

      #جواد_بخشی_زاده
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۷ ۱۱:۳۸
      سپید زیبایی ست
      درود ارجمند خندانک خندانک خندانک
      جواد بخشی زاده
      جواد بخشی زاده
      شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۷ ۱۳:۴۱
      بسیار سپاسگذارم
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۷ ۲۱:۵۱
      درود گرامي
      "کجاوه هایی که به مقصد مرگ در سفرند
      مسافران بیشتری دارند
      مسافرانی با اندوهی بیشتر
      مملو از مردگانی که هوا را از تنفسشان مسموم کرده اند
      کسی میگفت
      بلیط ایستگاه مرگ را پیش فروش کردند
      تا رونقی به سیاه بازار بدهند"
      تا اينجا بسيار زيبا و سلامي خدمت حضرت مرگ بود
      ادامه مطلب گسسته نبود؟ خندانک خندانک خندانک
      سمانه باقرزاده
      شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۷ ۱۸:۰۵
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      جواد بخشی زاده
      جواد بخشی زاده
      شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۷ ۲۰:۰۹
      ممنون از توجهتون
      ارسال پاسخ
      فرشید افکاری
      يکشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۷ ۰۶:۵۰
      خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      امارفا - آمارگیر رایگان سایت
      4
      در حال بارگذاری