چهارشنبه ۲۸ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
شمسا بیا و شام دلم را سپیده کن
انگیزه های زندگی ام را عدیده کن
بر زخمهای جان و تنم مرهمی بنه
دور جدید رابطه را یک پدیده کن
شمسا بیا و از سرِ مرداب عبو رکن
بهرکویر خشک دلم آب جور کن
جانی دگر بههرزه علفها عطا مکن
هفت آسمان رابطه را پر زنور کن
شمسا بیا که طاقت ابرم دگر نماند
در این نبرد ، نیزه و خود و سپرنماند
روحی دگر بدم بر این جسم نیمه جان
کان را قرار و سینه و قلب و جگرنماند
شمسا بیا و رنگ دلی بر دلم بزن
بذر امید به مزرع کم حاصلم بزن
از گیسوان نرم و قشنگت قلم بساز
یک رنگ نو به پنجرۀ آجلم بزن
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام جناب استکی عزیز ممنون حضور و مهربانی شما هستم | |
|
سلام و درود بر جناب عرفانی عزیز سپاسگزار محبت و حضور ارزشمند جنابعالی هستم سلامت و سعادت شما را خواهانم | |
|
سلام و عرض ارادت جناب عباسی عزیز ممنون محبت و مهربانی همیشگی شما هستم سلامت و کامیاب باشید | |
|
سلام و درود بر جناب دژآگه عزیز سپاسگزارم از توجه و ابراز بزرگواری شما شما همیشه به بنده لطف دارید سلامت و سعادت جنابعالی را خواهانم | |
|
سلام و عرض ادب جناب اسفندیاری عزیز سپاسگزار محبت و لطف جنابعالی هستم پاینده باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگين و زيباست