سین هفتم

کدام قافیه را باختم که دنیایم _
شبیه حسرتِ ابعادِ تُنگِ ماهی هاست؟
سکوت_سایه_سرودن_سراب_سرما_سنگ
وَ «سین هفتم» این سفره ظاهراً «سینا»ست


درود سینای عزیز
بسبارزیبا بود
خوشحالم که بازهم شعری زیبا ازت نوش جان کردیم
سال نو مبارک
ان شاالله همیشه دراوج باشی مهربان

سلام ارجمند برادر هنرمند

شعری ارزشمند خواندم.

زنده باشید در سینِ سعادت مستدام
تبلورِ فرهمندی ها بردَوام

سلام بر جوان فرهیخته آقا سینای ارجمند


ناب و دلنشین سرودید

واژه، واژه به دلم نشست


ولادت امام علی ع با چند روز تاخیر بر شما مبارک



تاخیرم در عرض تبریک را به جهت سفرهای نوروزی و مشکلات نت بر من ببخشاید
زنده باشید در پناه مولا علی ع

درود بزرگوار
بسیار زیباست

´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*

✍ رسول مهربانی...

سلام ای آفتابِ ملکِ ایمان!
رسولِ خوبِ دینِ پاکِ یزدان!
🌹
وجودت، آیه‌ی شور و سرور است،
درونِ سوره‌های نابِ قرآن...
🌺
خداوندِ بزرگِ و مهربان هم،
به نامت می‌خورد، سوگند، ای جان!
🌹
شکوهِ آسمان‌ها و زمینی،
میانِ قلبِ پرآشوبِ دوران...
🌺
وَ قلبِ مهربانی و محبّت،
دمادم، بسته با مِهرِ تو پیمان...
🌹
چه نام دلنشینی هست، وقتی،
صدایت می‌کند، احساس انسان!
🌺
محمّد (ص) یا رسول‌الله، گشته،
سرود قلب احساسات و، وجدان!
🌹
در این دنیا، به هرجا، جانِ خسته‌ست،
به ذکرِ نامِ تو، از غصّه رسته‌ست...
🌺
شفابخشِ دلِ جان‌های خسته‌ست،
همین نامی که بر، دل‌ها نشسته‌ست...
🌹
ستوده گشته‌ای، در آسمان‌ها؛
ستوده گشته‌ای، تا بی‌کران‌ها...
🌺
معمّای محبّت هست، نامت...
شکوهش، بی‌شمار است این، مقامت...
🌹
تو را، اوّل نموده خلق، خالق؛*
تو‌ ای، آخر رسولِ خوبِ سبحان!
🌺
تویی، فرمانروای هر پیمبر؛
وَ آئینت نمود اِکمالِ ادیان...
🌹
الهی، دینِ تو، پاینده بادا!
به همواره؛ وَ تا، پایانِ دوران...
🌺
زهرا‌ حکیمی بافقی (الف_احساس)
´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*
*سلام!*
۲۵ فروردین ماه ۹۷:
🌺عید مبعث حضرت محمد (ص) مبارک باد!🌺
🌺روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی باد!🌺
¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*

¸.•*´¨*•. ¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸
´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*
🌻
تو می آیی؛ دلم، این را گواه است؛

همه، آدینه ها، چشمم به راه است؛

پر از نرگس شده، گلدان قلبم؛

بیا؛ احساسم آخر، بی گناه است!

زهرا حکیمی بافقی
الف_احساس
🌻
اللهم عجل لولیک الفرج!

¸.•*´¨*•. ¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸¸.•*´¨*•. ¸.•*´¨•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸
´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•
´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•

درودتان

خواندم در دوباره ها؛
باز، زیبایی نصیب احساسم شد.

میلاد مسعود مهدی موعود (عج) بر شما و دیگر محبانش مبارک باد!

¸.•*´¨*•. ¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸
´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•

استادم
سینا دژاگه عزیز
همیشه از خواندن سروده هایت لذت می برم و هر بار امیدم به آینده ی شما بیشتر می شود.
سین هفتم سال سک
سفره ها!
پُر می شود؟
از بوی نفت...
/
پایان قصه های سرد و سفید
همیشه سبز خواهد بود
با بر آمدن بهاری دیگر
نوروز
بر شما شاعر داننده مبارک باد
/
به امید سالی بهتربرای شکوفایی جوانان عزیزکه این روز ها با انفعال از زندگی شادی هم به انزوا رفته است .
سلام

بی نظیر و مبهوت کننده شاعری کردی سینای عزیز...
فقط میتونم بگم فوق العاده بود👏👏👏👏⚘⚘⚘

نماد روشنی آسمان فردا باش

سپاسگزارم جناب دژآگه

درودتان
رقص قلم شما فوق العاده است و من را به وجد می آورد.
اثر بسیار زیبا و پر مغزی بقلمتان رقم زدید، با استعاره های ژرف و تصویر سازی بی بدیل
تبریک عرض میکنم

کدام قافیه را باختم که دنیایم _
شبیه حسرتِ ابعادِ تُنگِ ماهی هاست؟
سکوت_سایه_سرودن_سراب_سرما_سنگ
وَ «سین هفتم» این سفره ظاهراً «سینا»ست

درود بر سینای بزرگوار
بسیار زیباست
بعد از مدتی دوباره از اشعار نابتان بهره مند شدیم
بهارانتان خجسته
پاینده باشید

سلام سینای مهربان
بسیار زیبا و خواندنی

کدام قافیه را باختم که دنیایم _
شبیه حسرتِ ابعادِ تُنگِ ماهی هاست؟
آفرین بر شما دلتان همیشه شاد باشد

سلام و عرض تبریک سال نو امیدوارم تمامی روزهای سال روز هایش برایتان نوروز باشد جناب دژ اگه سروده ای نغز وشیوا خواندم از سروده های شما و لذت بردم

درود بر شما بزرگوار بسیار عالی
میلاد با سعادت امیرالمومنین علی علیه السلام بر شما مبارک باد

سلام و سپاس

عالی بود سینای عزیز

سین پایانی ات بر سفره اندیشه ها پا برجا

نوروزتون تا همیشه خجسته و بهروز

سلام بر آقا سینای دژآگه عزیز
عذرتاخیرم را بپذیر باش سیناجان.
هربار به من اطلاع میدهید شعری فرستاده اید گل از گلخندم باز میشود(فکر کنم همین باشد،شاید هم نباشد) چراکه این روز ها فضای مجازی پر است از متون نامناسبی که فقط نام شعر را یدک میکشند وگرنه هیچ بویی از شعر نبرده اند.
یکی هزل را جای شعر جا میزند دیگری تملق را و الخ.
جدید که دورادور اشعارتان را پیگری میکردم در این چند شعر اخیر یکی آن شعر ((خودکار مشکیم که تبر گونه می نوشت)) و یکی هم این اثر و الباقی،یک سری متغیراتی مشهود است که آپشن های بیشتری در اختیار مخاطب میگذارید که بتواند به خوبی در جهت افکارش مشتی سخن براند.
اگر بخواهیم اگزیستانسیالیسم را در یک کلمه(شما بخوانید یک گروه اسمی) تعریف کنیم بقول استاد نسل شریف باید بگوییم "انسان رها شده در طبیعت" و این همان ایجاد در عین رساندن معناست.
شعر اصولا سرچشمه دارد در ضمیر ناخودآگاه و بسیاری از تصورات شاعرهم از ناخودآگاه می آید،طوری نیست که مثلا شاعر بگوید من میگویم رئالیسم،پس رئالیسم نویسی میکنم یا میگویم وایمار به شاکله ی گوته می نویسم،اصولا اینطور نیست زمانی که هدایت تاریک خانه را مینوشت شاید تصور نمیکرد کسی رئال را از آن بیرون بکشد و الخ.
در این اثر هم که آینه ی حالات خالقش است باید جهت فکری را در ضمیر ناخودآگاه یافت.
اگزیستا... اصولن در این شعر موج میزند،همانطور که پیش تر درمورد آن شعر قبلی صحبت از منریسم کردم و همه و همه ی این ها از نیاز های فکری بشر سرچشمه میگیرد.
از روزمرگی ها تا گرفتاری ها،مشغله ها و نگاه های متفاوت با زاویه دید های مجزا.
در میان همه ی این شعر چقدر بیت اول بند سوم خوب است،اصلا قابلیت تک بیت بودن را هم دارد.به یاد آهنگ ماهی قرمز از امیرعظیمی افتادم.
در مجموع سیناجان بسیار لذت بردم،حرف برای گفتن زیاد دارم(مطلعید که چقدر پرحرفم) ولی ابطال موجب ملال عزیزان است..
بنده هم گفتم کنار اینهمه(( آفرین عالی بود)) ها یک سری صحبت هاهم باشد از یکنواختی در آید...
وگرنه خیلی
عالی بود
عزت زیاد

درودبراستاد دژاگه عزیزوبزرگوار چهارپاره بسیارزیبایی
سروده اید لذت بردم احسنت برشما

درود بر سینا دژاگه عزیز
شعر بی نظیری بود
واقعا لذت بردم
قلمت مانا دوست من

سینای عزیز.......سلام و درود.........
غیبتت را کرده بودم.....فوق العاده سرودی.....
هوای نوشتن برای سروده ات به سرم خورد...حیف که برای بزرگان نوشتن خطاست....
جهت گیری فکری شاعرست که احساسش راجهت می دهد...
به نظرم شاعرانگی که شاعر به آن ساعت ها فکر کند و در لحظه ای درنگ غنچه های گل شعرش را نگارگری کند موفق ترین نوع نوشتن است....
برایت آرزوی سلامتی دارم.............🌷🌷🌹

عالی و دلنشین بود و پر از تعبیرها و توصیفات زیبا
احسنت و درود بر شما

سلام بر استاد سینای عزیز بسیار زیبا بود سال وروزتان مبارک

واقعا لذت بردم درود بر شما 🌹🌹🌹👌

درودها شاعر توانا و خوش قریحه و صد البته خوش ذوق. لب جز به احسنت و آفرین و زه گشوده نمی شود.
مانا باشید و ایام همواره به کامتان

درود استاد دژاگه
مثل همیشه شعرتان عالی
وبه روزاست و در این مورد همیشه خیلی
خوب و عالی بوده اید دست مریزاد سپاس از اشعار زیبایتان

سلام و عرض ادب جناب دژاگه عزیز و توانا
حض بردم...بسیار زیبا
در سال نو سیر موفقیتتان همچنان سعودی...

چقدر زیبا بود این شعر؛ آفرین، عالی بود؛
مرا به رشته‌ی یادت گره بزن محکم
که تار و پود غزل‌های دفترت باشم

سلام بسیار زیبا همیشه میشه همراه شعرتان به دنیای واژه ها ی ناب پرواز کرد امیدوارم سال جدید سالی پر از خوشبختی و موفقیت برایتان باشد همش زیبا بود نشد انتخاب کنم

سلام و عرض ادب شاعر توانا و گرانقدر

به به

بسیار زیبا و دلنشین بود

احسنت به شما

لذت فراوان بردم

درود بی کران نثارتان
🌼🌸🍀🌻🌺🌷🌺🌻🌻🌼🌸🌷
🌺🌹🍀🌼🌸🌸

سلام جناب دژاگه عزیز
عالی بود
احسنت
نتونستم قسمتی را انتخاب کنم همه زیبا بودند
پی نوشت دوم هم بسیار زیباست

درودتان

سلام و احترام سینا جان
از اینهمه زیبایی هر انسانی به وجد می‌آید
فقط با همین ابیات می‌توان وصف این شعر را کرد
بسیار زیبا و دلنشین سروده‌اید
خدا قوت
عزت زیاد
⚘⚘⚘

درود سینا جان
لذت بردم
ببخشید از دیر رسیدنم
من به نت دسترسی نداری متاسفانه

کدام قافیه را باختم که دنیایم _
شبیه حسرتِ ابعادِ تُنگِ ماهی هاست؟

سلام
بی نهایت زیباست
لذت بردم

پایدار باشید

سلام و درودها بر شما
دستمریزاد

قلمتان همیشه سبز

سلام
خدمت شاعر زیبا نگار
جناب دژاکه ی عزیز
درودها شاعر
چهار پاره ای زیبا و بااحساس

سلام

اقا سينا
چه شعر شعرى گفتى
مى بوسم قلمت را,عزيزى براى ما
ارادتمند

استاد مهر و اندیشه و احسان
سینا عزیزم
بی خبر از احوالتان بودم
به نیت احوالپرسی آمدم
موجب توفیقی اجباری شد
برای کسب لذتی مضاعف
به تکرار خواندم
تاملکه ی ذهنم شد.
این سرزمین برای شما اندک است پیش بسوی فتح قلل مرتفع شعر و اندیشه...
سلام

سلام جناب دژاگه بسیارزیباوارزشمند سروده اید.
.انشالله موفقترازهمیشه باشید.

درود فراوان برادر گلم جناب دژاگه
سروده ای بسیار زیبا و بدیع قلم زدید
سپاس

سلام آقای دژآگه گرامی
ماشالله... ماشاالله
طراوت و ظرافت و مهارت همه جمع شده در این شعر
واقعاً لذت بردم از شعرتون
ممنون بخاطر به اشتراک گذاشتن چنین اثر زیبایی
شاد و تندرست باشید
و روزگارتون بهاری

به
حضرت دوست
وقتی بيشترين تاثير در انتقال فرهنگ بر عهده شعر است. بی شک مخاطب رکن اصلی شعر برای اشاعه آن در سطح جوامع محسوب می شود اما چگونه مخاطب را از شعر یا متن آگاه سازیم تا آثار بعداز مدتی از صحنه ی روزگار حذف نشود . شعر هنري است که نيازمند ساختارمند شدن توزيع صحيح است. مشکل بحران مخاطب به خود شاعر هم بستگی دارد ما کمتر شاعري در اين روزگار داريم که خود را شاعر ببيند و نگاهش به خودش به عنوان يک شاعر تاثيرگذار باشد. در زمينه شعر کم کاري کرده ايم از اين رو با بحران مخاطب و نشر مواجهيم.»
ادبیات و ضرورت مخاطب شناسی
بحث درباره مخاطب شناسی شاعر یا نویسنده؛ همان امری که به ظاهر ساده است، اما در پس این ظاهر ساده از چنان پیچش و گنگی روبه رو است که اگر خالق یک اثر ادبی خوب به زوایای آن پی ببرد، آثاری بسیار نغز و اثرگذار خلق می کند که نه تنها باعث شهرت او می شود، بلکه مخاطبان بسیاری را به خود جلب می کند.
مخاطب شناسی، یعنی یک قدم جلوتر از مخاطب بودن است، قبل از این که اثری تولید شود، مخاطب را خوب بشناسیم و قبل از این که او حرف بزند و راجع اثر ادبی مان نظری بدهد، بدانیم او انتظاراتی از ما دارد و بعد از مطالعه شعر و یا داستان ما به دنبال چه خواهد بود. پس پرواضح است هر میزان که بدانیم او به دنبال چیست و در جست وجوی چه چیزی واژگان شعر یا داستان ما را کنکاش می کند، ما خود پیش قدم شده و با ارائه اثری خوب به نیازهایش پاسخ بدهیم. مخاطب شناسی زمان و مکان نمی شناسد و شاعری چون حافظ، نمایشنامه نویسی چون شکسپیر و رمان نویسی چون ویکتورهوگو مرز زمان و مکان را می شکند و جاودانه می شود. اما گاهی هم در حصار زمان و مکان محضور است و نویسنده یا شاعر خود را ملزم می کند براساس انتظارات مردم زمان و مکانی خاص، آثاری در خور درخواست های آنان ارائه دهد. حال اگر یک شاعر یا نویسنده مخاطب خود و انتظارات او را بشناسد، به درخواست های او احترام می گذارد و ضمن احترام گذاشتن به انتظارات او با همدیگر هم حسی و همفکری می کنند. پس درک کردن سلایق مخاطبان، خود می تواند از دلایل موفقیت یک اثر ادبی باشد. احترام گذاشتن به انتظارات مخاطبان با مقوله تحت تأثیر بودن و از دست دادن استقلال فکری نویسنده تفاوت بسیاری دارد. روشن است که می دانیم که از لوازم موفقیت شاعر و نویسنده ای، این است که بین شاعر و یا نویسنده به عنوان فرستنده و مخاطبان به عنوان گیرندگان، رابطه حسی قوی برقرار شود.
یک شاعر یا نویسنده خوب زمانی مخاطب شناس خوبی خواهد شد که یک نقدپذیر خوبی باشد و این نکته را به خود بقبولاند که در میان نقادان مختلف، بهترین نقاد، «مخاطبان» هستند. شاید نقدشان حرفه ای نباشد و به ظاهر در آنها کمتر نشانی از یک نقد منسجم و همه جانبه باشد؛ اما همین نقد ظاهراً ساده و پیش پا افتاده، می تواند به نویسنده یا شاعر جهت فکری و احساسی مناسبی بدهد، او ضمن شناخت خوب و جامع مخاطب خویش رو به کمال پیش برود. پس بر کسی که خالق اثری ادبی است لازم است بر نظرات مخاطبان خود احترام بگذارد و بدون تفکر و تأمل از کنار آنها نگذرد. یعنی یک نویسنده و یا شاعر موفق کسی است که در برابر کوچک ترین نقد هم اندک تأملی کند. نقدها را دسته بندی نماید. آن که خوب است نگهدارد و از آن تأثیر بگیرد. نشانه های تأثیرگذاری خودش را در آثار بعدی اش نشان بدهد. در برابر نقدهای بد و حتی گزنده و مغرضانه از خود واکنش منفی نشان ندهد و بدانها با دیدی مثبت نگاه کند.
یک نویسنده و شاعر موفق در کارش، کسی است که علاوه بر شناخت مخاطب خود و حالات وی به نظرات ایشان نیز احترام بگذارد و از آنها استقبال کند. پس چه خوب است نویسندگان و شاعران در کنار چاپ آثار خود و برگزاری نشست های گوناگون نقد ادبی، صفحه ای تحت عنوان نظرخواهی در پایان اثرشان به چاپ برسانند و این چنین از مخاطبان خودشان بخواهند تا محتویات آن اثر را به بوته نقد بکشند.ای بسا شاعرانی هم قد و اندازه ی شاعران بزرگ آمده و رفته اند بدون آنکه ما امروزه از آثار آنها اطلاعی داشته باشیم . قدیم که رسانه های جمعی و فضایی مجازی نبود برای ماندگاری شعر و در دسترس قرارگرفتن آثار شاعران در دست مخاطبان برای مطرح شدن شعر با نسخه برداری های مکرر که عموما از سوی فرهنگیان و افراد اهل فرهنگ و هنر و ادب که قریب به یقین وابسته به حکومت ها ی وقت بودند مورد حمایت و پشتیبانی قرار می گرفتند و آنانکه به حکومتیان وابسته نبودند بعد از چند سالی آثارشان از بین می رفت . اگر امروزه اشعار حافظ و سعدی و مولانا بیش از هر شاعر چاب و ورد زبان هاست به خاطر این است که این شاعران مخاطبانی بسیار داشته اند به طوریکه کمتر اتفاق می افتد که یک فرد ایرانی حتی بیسوادان مطلق شعری از این شاعران را از بر نداشته باشند . البته شعر و مخاطب لازم و ملزوم اند به این معنا که اگر شعر خوب باشد و تبلیغات را هم به یاری بگیرد در نا خود آگاه جمعی جای خود را باز خواهد کرد به شرطی که سازمانی داننده و مسئول برای نشرو ارائه ی اثر وجود داشته باشد. به ضرس قاطع بایستی پذیرفت اگر شعری بدون مخاطب بماند از یاد ها خواهد رفت و این بزرگترین خسران برای فرهنگ یک جامعه محسوب می شود...
به نظر من شعر اصلی ترین هنر ایرانی ست که مظلوم واقع شده است کافی ست به سينما و موسيقي اشاره شود و درباره نقش برخي نشريات و رسانه ها در ترويج اين دو هنر تامل کرد در زمينه سينما ده ها نشريه داريم که متناسب با متخصصان، منتشر مي شود حتي نشريات به وسيله چاپ عکس و پوستر بازيگران آنها را براي خود نگاه مي دارند، البته در حوزه موسيقي هم اين اتفاق رخ داده ولي در حوزه شعر ارتباط توده هاي مردم ما با شعر محدود به ترانه ها شده است. در موسيقي براي پاپ شدن تلاش شد اما براي مردمي شدن شعر تلاشي صورتي نگرفته است.شاید به همین خاطر است که جامعه ی انسانی ایران از شعرای قبل از انقلاب شعرهایی از حفظ دارند در صورتیکه به ندرت از شعرای دو - سه دهه ی اخیر شعری در حافظه ی جمعی دیده و یا شنیده می شود .

سلام همیشه شعرهایتان را دوست دارم
بهتون تبریک می گم بابت این ذوق و همچنین تلاش

تو مثل حضرت اردیبهشت زیبایی
برقص و از من و اسفند،دلربایی کن


خواندم وَ لذت بردم
قلمتان نویسا باد

کدام قافیه را باختم که دنیایم _
شبیه حسرتِ ابعادِ تُنگِ ماهی هاست؟
.
درودها شاعر عزیز و توانا
بسیار عالی و درخور تحسین بسیار
همیشه موفق باشید..آمین

تو مثل حضرت اردیبهشت زیبایی
برقص و از من و اســــفند،دلربایی کن

سکوت_سایه_سرودن_سراب_سرما_سنگ
وَ «سین هفتم» این سفره ظاهراً «سینا»ست

ســـــــــــکوت میکنم و فقط دست میزنم

مانا باشید استاد

سلام به شما شاعر عزیز

بسیار عالی . لذت بردم

قلمتان پایدار

بسیار عالی

درودتان استادارجمند بسیاربسیارزیباقلم رقصاندید