جمعه ۲۵ آبان
غزل پنجره و دوبیتی ها شعری از رشاد عقیلی قشم
از دفتر بیداری جهان نوع شعر
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۱ ۰۱:۴۸ شماره ثبت ۶۴۰۸
بازدید : ۱۱۷۳ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب رشاد عقیلی قشم
|
بسمه تعالی
من شب پنجره را می دانم
غصه را با غزلی می رانم
آه از باور شبهای سکوت
نغمه ای خوش به سحر می خوانم
شادی من شب موج است و سرود
کاش باران بشود مهمانم
شب مهتاب جزیره زیباست
شاید اینجا بشود پایانم
من مناجات شب من دریاست
موج و مهتاب و غزل ایمانم
کاش این دلهره ها پر بزند
از غزل پر بشود دیوانم
یا که عشقی بشود باور من
پر زشادی بشود ایوانم
شعر من با شب تو حرف زند
بشنو از من که منم انسانم
آخرین بیت من امشب غم بود
دور باد از شب تو،غم!جانم!
شعرازرشادعقیلی
*************************
دوبیتیها..................
*************************
به نام نامی موج و شقایق
خداوند من نالان و عاشق
به دنبال دلـُم رفتم به دریا
دلُـم گم گشت و طوفان برد قایق
*************************
به نام کردگار آسمانها
خداوند زمین و کهکشانها
شدم عاشق به رخسار نگاری
رقیب من شدند کُلِّ جوانها
*************************
یکی قشم و یکی تهران پسندد
یکی رشت و یکی کاشان پسندد
من از شیراز و کیش و یزد و تبریز
دلـم نصف جهان را می پسندد
**************************
نوشته رشاد28فروردین91
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.