سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        روزهای تاریک

        شعری از

        فرامک سلیمانی دشتکی(مازیار)

        از دفتر تنهایی نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۱ ۱۹:۵۳ شماره ثبت ۶۳۷۸
          بازدید : ۱۰۱۲   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فرامک سلیمانی دشتکی(مازیار)
        آخرین اشعار ناب فرامک سلیمانی دشتکی(مازیار)

        نسیم از راه بیراه شد
        باد بی حاصل به کوه می خورد
        و شبنم بچه ای تنها
        برای ذره ای احساس
        در پای درختی خشک می مرد
        کماکان روز در شب بود
        و در پشت بلند ابرِ تاریکی
        دلِ مهتاب در تب بود
        ولی خورشید هم بیچاره می تابید
        و باران تند تند و هم فلاکت بار می بارد
        درخت بید می رقصید و جوی آب
        میان برکه و مرداب می چرخید
        و برگی مضطرب از سایه ی خود بر زمینی پر ترک
        دیوانه می ترسید
        میانِ تازه گلبرگی
        یکی شب تاب می لولید و پروانه
        گلِ خشکیده ای را سیر می بویید
        سپیدار کهن اکنون
        به مار وحشی ای دل داد
        و تخم کوچک گنجشک زیبا را
        به زیر آشیان هل داد
        و یک قطره زلال آب
        به آتش بوسه و گل داد
        ولی چوپان
        چه در سر داشت
        چه بزرِ فاسدی او در میانِ مغزِ بیمارش
        برای گله ی خوب و قشنگش
        در میانِ کوههای بی علف می کاشت
        نمی دانم
        ولی اکنون مهم اینست
        که باد آن بزر را پاشید و حاصل داد
        و یک بره به گرگه دوره گرد و قاتلی دل داد
        دوباره باد می خواند
        ولی یک حرف می ماند
        کماکان روز در تاریکیِ محض است
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4