جمعه ۳۰ آذر
زمستان شعری از ماریا فضیلت
از دفتر شعرناب نوع شعر موج نو
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ ۲۲:۱۳ شماره ثبت ۶۳۴۰۸
بازدید : ۷۴۵ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب ماریا فضیلت
|
زمستان
سرماي حزن سال را به سينه دارد
که سپید میکند اشک ریزانش گیسوان زمين را
به رنگ بغض جوجه گنجشکي که زار ميزند به آستان برف غربتش را
پاي درخت به اغما رفته در آغوش برهنگي خاموشش
که به نیش میکشد روياي بعيد بهار را زير دندان مرگ
نبض خاکستري گور دسته جمعی پيله های پرواز
تار خفگي مي تند بر پود فرياد
قباي عرياني بر قامت نگاه ها
عرياني قبا بر قامت ديدن ها...
گاوها سراسيمه به مسلخ
با نيت طهارت
به گرماي خون خود
"ما" در دهان
"من" در فکر
شفاخواهي از قداست درخشش تيغ
هم رنگ عبادت شب پره هاي آتش پرست خزیده در آغوش خداوندگارشان...
صفحه ي شطرنج قرمز از خون گوسفند ها
گرگ در لباس چوپان
شاه و وزیر
و زير سم اسب هاي عدالت نعش رعیت...
سقوط کابوی درخت
از بهار به زمستان
از آب به آتش
از سبز يه قرمز...
تشيع جنازه ي جوجه گنجشک
مياني کفني خيس
پروانه هايي از خاطره ی پرواز تهی....
زمستان پوست ميندازد
و زمستاني در پس آن
تازه تر
سرد تر
بي رحم نر
محزون تر...
که اینجا، بهار افسانه اي بيش نيست....
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس فراوان از شما بانوی بزرگوار | |
|
سپاس فراوان از شما بزرگوار | |
|
سپاس فراوان | |
|
سپاس از لطف بی بدیل شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
که اینجا بهار
افسانه ای بیش نیست
درود بانو
زیبابود