غمگین ترین لحظه ی عمرم زمانی بود
که در دل درد عشقش بر زبان نامش به چشمم اشک هجرانش
بسمتش عاشقانه با ترنم با صداقت ،بیریا گفتم
تو را من دوست می دارم
و گفت احسنت عالی بود
تو خر کردن ز که آموختی ای دوست
....
فلانی مث تو آدمو با حرف خر میکنه
وقتی این جمله رو گفت
که دلم طوفانی بود
گونه هام مثل زمینای باهارای شمال
تو رگ و پی و تنم غوغایی بود
بعدشم گفت که "با چار کلمه" فلانی مث تو باز خر میکنه فلانی رو
پس نگو تلخ چرا
می دونین چار کلمه چیا بودن
عزیزم وای چقدر عاشقتم
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.