سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ناگهان

        شعری از

        رامین جهانگیرزاده

        از دفتر معجون کلاغ نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶ ۲۳:۳۶ شماره ثبت ۶۲۴۰۲
          بازدید : ۶۲۲   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رامین جهانگیرزاده

        ناگهان
         
        در به در خانه به خانه
        تا رسیدم در میخانه
        پس از دق الباب
        مردی در را باز کرد
        گفتم ای مرد چرا مردی
        در اینجا نیست هیچ نامردی
        گفت من مرد نامردانم
        از نامردی همه چیز می دانم
        فقط آن استاد نامردم
        نیاموخت مرا آخرین فوت و فن نامردی را
        از بد روزگار مرد شدم
        و حالا می خورم
        و ساغر در می اندازم
        و تو را چه شده است؟!!
        من فریاد زدم
        نفس کش می خواهم
        ناگهان نفسم کش آمد
        دهانم سورئال شد
        دستهایم فرار کردند
        پاهایم شلیک شدند به حلبی آباد
        چشمهایم قل خوردند به میدان شوش
        بینی ام رفت به میدان انقلاب
        گوشهایم پرنده ای شد و پرواز کرد به میدان تره بار
        روده های درازم شلنگ شدند
        قلبم سازی شد در دستان مطربان
        و این چنین بود برادر
        که من از خود بی خود شدم
        و رفتم پی کارم
        کجاست این خودکارم
         و عجب قافیه ای شد!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۶ ۱۳:۱۱
        خندانک خندانک خندانک
        رامین جهانگیرزاده
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۲۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۶ ۱۵:۳۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رامین جهانگیرزاده
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۲۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید میرزامحمدلو
        سه شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۶ ۰۵:۳۵
        بسیار زیبا بود
        سلام
        رامین جهانگیرزاده
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۲۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
         موسی عباسی مقدم
        سه شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۶ ۰۸:۱۰
        عجب حرفایی جالب بود خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        سه شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۶ ۲۲:۱۸
        🌺🌺🌺
        رامین جهانگیرزاده
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۲۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رعنا بهارلویی  تخلص باغبان
        پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۶ ۱۳:۰۲
        درود بر شما
        احسنت بزرگوار
        رامین جهانگیرزاده
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۲۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5