يکشنبه ۲ دی
دلم شکست شعری از امید محبی مجنون
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۷ دی ۱۳۹۶ ۰۹:۳۹ شماره ثبت ۶۱۷۵۷
بازدید : ۷۲۰ | نظرات : ۲۲
|
دفاتر شعر امید محبی مجنون
آخرین اشعار ناب امید محبی مجنون
|
دلم شکست
خون میخورد دلم بی نگاه تو
بی تو دلم شکست بی نگاه تو
افسوس بر این غریبه های دور
رفتی نرفت از دلم آرزوهای دور
همیشه با خودم گفته ام که تو
زنده ای نمرده ای نرو
روزی که تو قامتت شکست
شب شد خورشید هم تیره گشت
بهار رفت از شهر من دریغ
جز خار نیست به دامنم دریغ
از که آرزو کنم تو را خدا
او برگزید برای خودش تو را
دستان خالی ام پیش چشم من
رحم کن خدا شکسته جام من
|
|
نقدها و نظرات
|
قربان نظرت، شاد نمودی ما را
چون خود عسلی ،قند نمودی ما را
ای شهد وشکر ،شیر و عسل پیمانه
رندانه به خود عبد نمودی مارا
ممنون
ما را نواختید ،سپاس | |
|
ممنون
زمانی گفتمش حالم نه این بود
که فکرم غافل از حرف و حزین بود
نه شعر و نه غزل نه مثنوی بود
ندارد قافیه باری چنین بود
اون لحظه بیشتر تو کار دل بودم تا تو کار گل
حرفتون درسته یه شعر دلی گفتم
فقط حسنش اینه که آخرین سروده ام بود
سعی کردم با شعر حال اون لحظه ی هودم رو برا تون شرح بدم
بازم ممنون
| |
|
سربلند باشی همیشه حرفت حرف دل باشد و سخنت سخن عشق سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.