دوشنبه ۵ آذر
|
دفاتر شعر رامین جهانگیرزاده
آخرین اشعار ناب رامین جهانگیرزاده
|
ننگ من
زشت در زشت
زربافت این ژست تو
برق نمی زند
وایتکسها را بریز
روی خیالهایت
که لکه دارند
ننگ تو تمیز نمی شود
ننگ من دلم را تنگ می کند
ننگ او مخفی ترین درد دردهاست.
هیچ دردی عذاب آورتر
از دردهای مخفی یک آدم نیست
آسمان خاکستریست
این تلویزیون
دست بردار نیست
آنتن ها را
به سوی غرب بچرخانید
آنجا که همیشه خورشید
طلوع می کند
در شرق همه
غروب می کنند.
هیچ نردبانی
برای بالا رفتن از دیوارها نیست.
چه قدر خنده دار است
دار آن داربست
طنابها پاندول
مرگ و زندگی هستند
ما داریم می خندیم
ما خیلی خوشحال هستیم
تو خیلی با مزه ای
وقتی که خیلی خیلی قیافه ی جدی
به خود می گیری
ببین!
منو نه!
آنجا را ببین!
نه اینجا را ببین!
موشها از کف دستهایم
بیرون می آیند
این سوراخها به قلبم راه دارند
آنجا که موشها از ترس
مخفی می شوند
هوا خیلی گرم است.
لطفن سرتان را با برف بشویید!
رامین جهانگیرزاده
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود