دوشنبه ۳ دی
روز زندگی من شعری از بردیا امین افشار
از دفتر گل سنگ نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۶ ۲۲:۵۸ شماره ثبت ۵۹۲۱۵
بازدید : ۳۳۸ | نظرات : ۱۱
|
دفاتر شعر بردیا امین افشار
آخرین اشعار ناب بردیا امین افشار
|
روز زندگی من
کی به دنیا خواهی آمد
کی تو را در بستر گرمم
به آغوش خواهم کشید
تو را غرق بوسه هایم
خواهم کرد و
کی برایت خواهم گفت
از سختی روزهای دگر
روزهائی که
نه برای من به دنیا آمدند
روزهائی که
خشت خشت بر هم سریدند
اندک اندک اما مدام
قد افراشتند و مرا
در دیواری بدون پنجره
سترگ و حصین
این چنین
گرفتار ساختند
روز زندگی من
من که به نام تو
به دنیا آمده بودم
من که به عشق تو
این چنین امیدوار
درمانده
اینچنین خاموش
دل داده بودم
کجاست حرفها
که برایم گفته بودی
کجاست قولها
که برایم داده بودی
کجاست اشکها
که برایم ریخته بودی
روز زندگی من
روزها گذشتند
باران ماه ها
باریدن گرفت
طوفان سالها
از پیکرم
لخته لخته خون ساخت
میان این همه روز
پس کجا مانده ای
به وقت تولد
گرچه شاید
دیگری به جای من
این چنین خسته
این چنین وا مانده
روز زندگی اش را
می طلبید
او را زود تر از من
می یافت
یا شاید اندکی دیرتر
اینک اما
این منم
ایستاده بر
جایم
اینک اما
این منم
که چشمها را
به راهت
دوخته ام
روز زندگی من
زندگی برای من
یک شاید بود
اما برای تو
یک باید
تو که روزی
خواهی آمد
بیا
بیا و مرا
با خود ببر
|
نقدها و نظرات
|
درود بر بودتان . هستید و همین شادمانم میکند . | |
|
سپاس از هستتان . نیستی دور باد از دستتان . | |
|
سپاس از هستتان . نیستی دور باد از دستتان . | |
|
درود بر بودتان . هستید و همین شادمانم میکند . | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا وبااحساس بود