دوشنبه ۵ آذر
افسرده شعری از حامد رحمتی
از دفتر رسما رسمی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ ۱۷:۳۳ شماره ثبت ۵۸۱۴۰
بازدید : ۵۴۱ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب حامد رحمتی
|
در محفل خود راه مده همچو منی را
افسرده دل افسرده کند انجمنی را
ما افسرده دلان ساکن کوی غم و دردیم
در عشق شکست خورده ولی توبه نکردیم
پاییز شد و برگ دلم رو به خزان است
افسردگیش در دل عشاق عیان است
در محفل شادان نبود جای غریبان
غم بود رفیقم بخدا عین طبیبان
افسرده دلان را تو مکن دور از این پس
آنرا که دل افسره بود دادرسی هست
بی شک همگان در گرو یار نشستیم
اما دل افسرده دلان را نشکستیم
###
بالی از پرواز می حواهد دلم
آسمانی باز می خواهد دلم
چون قناری های آزاد از قفس
پهنه ی پرواز می خواهد دلم
در سکون بی سرانجامی هنوز
جنبش آغاز می خواهد دلم
روزگاری شد ز خود بیگانه ام
آشنای راز می خواهد دلم
شب نواز کوچه ی تنهاییم
یک جهان آواز می خواهد دلم
در سراب تشنه کامی سوختم
ابر باران ساز می خواهد دلم
تا در آیم باز در باغ غزل
روضه ی شیراز می خواهد دلم
من کویری خشک باشم ای خدا
سوره ی اعجاز میخواهددلم
پیــرآن نیســت که برسر بزند موی سپــید
هــــــر جوانی که به دل عشـــق ندارد پیــر است
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ریباست
غم همراه مرد و
افسردگی بیماری است