سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 29 فروردين 1403
  • روز ارتش جمهوري اسلامي و نيروي زميني
9 شوال 1445
    Wednesday 17 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۲۹ فروردين

      کلاغ پر

      شعری از

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      از دفتر مانامه نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۶ ۱۶:۳۱ شماره ثبت ۵۷۵۶۷
        بازدید : ۱۰۸۸   |    نظرات : ۴۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      آخرین اشعار ناب مجتبی شفیعی (شاهرخ)

                                                 پر ...پر
      پر.
      پر.
      کلاغ  .. پر.
      (شریف )با بچه هاش.. پر.
      کتاب.. پر .
      (مثبت) ای حساب.. پر.
      (اردو) با زخم سر..پر.
      ماشین های قراضه
      از کوچه ها ی شهر ..پر.
      .......
      پر
      پر
      گنجشک ..پر
      مهاجری... رها شد.
      نوبل تو دستاش.... جا شد.
      همه هوورا کشیدند.
      رو میز عکساشو.... چیدند.
      (خدا) چقدر دلش سوخت
      (عیسی) براش قبا دوخت.
      اخه خبر نداره
      (سینش) چقدر بیماره
      ........
      پر.
      پر.
       کلاغ... پر .
       
      مهاجران پر پر.
      یکی اسیر آبه.
      یکی تو سرما مرده.
      متاستاز ان طرف ها
      مهاجری را برده.
      .........
      پر
      پر
      صدا.... پر.
      صدای بچه ها   .....پر.
      یه پرچم و یه دشنه
      رو میز سر کلاسه.
      محاسبات اسان
      توو مغز و ذهن پلاسه.
      ادامسی و ادامسی
      تو مبصر کلاسی
      هر کی که خنده سر داد
      دشنه و چوب و بردار
      تو سر دری پنجم
      سرو ته ش نگه دار.
      ......
      درس های بعد مریم.
      زنگ (گناه )و (دیدن)
      زنگ لباس (احرام)
      زنگ نفس بریدن
      زنگ نکاح (احلام)
      بعد کلاس درسی
      ادامسی ای ادامسی
      المیاد میخواستی؟
      مریم ما را بردار
      ببر خدا نگه دار.
      .....
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      ...................................................شاهرخ
      سلام
      مریم ...جان
      در همایش سالیانه مبارزه با بد حجابی در اننشگاه شریف
      جات  امسال  خیلی خالی بود.
       
      ۸
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۰۹:۴۱
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سلام استاد
      مثل همیشه متفاوت وزیباست خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۳۶
      سلام
      خوش اومدید به شعر کودکانه ام خندانک
      ارسال پاسخ
      حسام الدین مهرابی
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۰۰:۴۲
      عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما استاد عزیز و ارجمند
      بسیار زیبا سرودید
      و بنظرم اینبار متفاوت تر از همیشه
      درود بر شما و شعر پربار و گویای شما...
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۴۱
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۳۷
      اینبار کودک درونم سرود و ارسال کرد
      دوستت دارم دوست خوب من
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۰۸:۳۲
      .



      درود برشماارجمند
      بسیار زیبا وپرمحتواست
      دستمریزاد


      خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۴۱
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۳۸
      استاد عزیز و مهمان نواز خوش اومدید
      و همیشه دز دلم جای دارید
      ارسال پاسخ
      ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۰۹:۰۶
      سلام بر شما جناب شاهرخ خندانک خندانک خندانک
      واقعا حیفند این آدمها. خندانک
      حیف تر از آن ها ماییم لاب لای...
      درود برشما خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۴۱
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۳۹
      ما باید خودمان را باور کنییم''''''''باید'''''''''باید'''''''
      ممنون از حضورت
      ارسال پاسخ
      عباس وطن دوست
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۰۹:۳۴
      خندانک خندانک
      سلام
      درود جناب شاهرخ بزرگوار
      بسیار عالی و پر محتوا بود
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      .......درود..........
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۴۱
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۴۰
      سلام دوست من
      قدم بر چشمم گذاشتی
      کم پیدا شده اید
      ارسال پاسخ
      علی رفیــــعی وردنجانی
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۱۰:۴۹
      سلام و درود جناب شاهرخ
      سروده زیبایی است
      موفق و پیروز و سرفراز باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۴۱
      سلام
      ببخشید اگر کمی دور از اصول شعر بود ولی بیشتر خواستم هوای بچگی کنیم
      ارسال پاسخ
      علی رفیــــعی وردنجانی
      علی رفیــــعی وردنجانی
      جمعه ۳۰ تير ۱۳۹۶ ۰۱:۳۸
      سرشار از احساس خندانک خندانک خندانک
      منصور شاهنگیان
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۱۳:۴۴
      متفاوت . گیرا . تاثیرگزار و مثل
      همیشه بااحساس ...

      درود بر شما دوست گرامی ....
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۴۲
      استاد
      شعر حجتشان زیبا بود و غیرت ذر ان موج میزد
      ارسال پاسخ
      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۱۷:۴۹
      جناب آقای شفیعی عزیز، سلام علیکم.
      .........................................................
      شبِ آدینه ای تنها،...به قبرستان گذرکردم.../
      بیابانی بدیدم، پَهن وگسترده.../
      کران تابیکران...ودرهرگوشه ازآن..../
      تلِ خاکی ویاسنگی....نشانِ گورِ انسانی....
      ...................................................................
      ماجراها دارد.....این سروده،
      و،راوی....(پیرِ تاریخَ) ست...
      .......................................................
      ازآن روزی که هابیلِ زمان...
      بادستِ قابیل اندرین وادی،وطن بُگزید...
      سِتم پشتِ سِتم...خون پشتِ خون...
      چون چشمه ای ازجای جای این زمین جوشید....
      وهرجایی که می بینی به رنگِ خون....
      بدان آنجا،محلِّ قتلِ هابیلی ست...
      که خونش رابرادرریخته ازهرکجا،تاناکجاآباد...
      دوچشمت بازکن بِنگر،که رنگی غیرِ خون بینی؟...
      بله، اینجاست خون آباد......
      ..............................................................
      مرابُردید به سالِ شصت وهشت...که این(نیمایی)رادر...دوازده صفحه ی (آ چهار)...نوشته ام بانامِ(کنون تاریخ می گرید).....
      شاملِ قسمتهای مختلفی ست همه با(تقریباً )همین موضوع....
      .....................................................................................
      دست روی واقعّیت هایی می گذارید که :(عینیّت)دارندو...انکارناپذیر.....وخیلی هم زیبا و(باحال) می سرایید....به دل می نشینند...یک ازیک زیباترو....قابلِ تاّمل.....
      ریتمی تقریباً...فُلکُلوریک.....وعامّه پسند....ازان نوع (ترانه هایی) که بچّه ها می خواندند دسته جمعی.....ولی برگرفته ازواقعیّت های زندگی بودند که همه روزمّره باانها ، سروکارداشتیم....
      .....................................................
      آدامسی آی آدامسی...
      تومُبصرِ کلاسی...
      پر پر.....کلاغ پر...
      (شریف) با بچّه هاش پر...
      (مُثبتیِ)حساب پر...
      (اردو ) بازخمِ سرپر...
      (مهاجری) رهاشد...
      و................
      هرکی که خنده سرداد..
      چوب وچماقُ بردار.....
      .........................................
      وصد البته....که درد،دارد،وخیلی هم......
      ولی بزرگوار....این مشکلِ دیروزو امروزنیست.....
      ......ازان روزی که،هابیلِ زمان...بادستِ قابیل......
      وتا ابدیّت...داستان هابیل وقابیل هست و......مریم هایی که .......
      ...............................................................................................
      بعدازچند روزکه درسایت نبودم...نتوانستم....درمقابلِ این (غمنامه)...طاقت بیاورم.......شعرست و....بیانِ واقعیّت ها....که باید خواندو....فکرکرد.....
      وافرین برطبعِ سرشارتان.....موفق باشید انشاءا.........
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۰:۱۹
      سلام
      استاد عزیز
      اگر جوابیه شما ا ول مینویسم چون دلم میخواست ببینم چه کسی انگشت وی نکته شعر میگذارد

      ریتم کوچه بازاری اش را به این علت برگزیدم که خبر به من
      این حالت را داد
      میدانید من این خانم را دیده بودم
      و چهل نفر از یشان بهتر را که همگی الان در خارجتد
      یاد دوران جوانی افتادم
      بهتر دیدم ببرم همه به بچه گی اشان
      مریم هایی که خودمان دکشان کردیم و در خارج غریب مردند
      و......
      خیلی دلم گرفته از ین خبر
      خیلی نوشتم ولی نمیشد ارایه داد
      شاید برای خودتات فرستادم
      بله
      محیط را بردم قدیم و نقاط عطف زندگی ایشان را اوردم و عد نوشتم بعد او چه به سر کلاس درسی میاید....و. او نماد علم های فراری است و کلاس مغز کودکانمان است
      ارسال پاسخ
      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۰:۳۶
      جناب آقای شفیعی عزیز، سلام علیکم.
      .........................................................
      باوربفرمایید اگر بگویم....که به دنبالِ چه پاراگرافهایی.....چه می شد نوشت که شما هم حتماً به ان فکرکرده اید.....وبنده هم.....همانندِ شما...خیلی حرفها داشتم برای گفتن ونوشتن.......
      ما، فقط شنیدیم.......وشما که به قولِ خودتان می شناختید ایشانرا....مسلمّاً بیشتر درمتن هستید....وبیشتر....درد رااحساس می کنید......،
      (درد رادانم، ولی دانم که درمانیم نیست)......موفق باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۱۹:۳۹
      استاد عزیز
      سالها میگذرد و انسان با چه بدبختی و چه هزینه ای کودکی راپپرورش میدهد و انوقت حتی نمیتواند بالای بستر بیماریش باشد
      میدانید من در شریف درس خواندم و زشته فنی و شاگرد هاست اول تمام دوره های ریاضی بیشتر میماندند شریف
      من چهار سال چهار گروه ده نفری از این شاگردان را دیدم
      باور نیمکید چه استعداد هایی و چه تربیت هایی ادم میماند
      الان با گرفتاری هایم هر وقت که میبینمشان در خارج اشیانه دارند و گهگاه به ایران میایند ادم خیلی دردش میگیرد خیلی
      خبرش را که شنیدم باور کنید رفتم به بیست و پنج سال پیش
      خیلی خوشحالم از اینکه توانستن احساسم را منتقل کنم
      حتما شما هنوز تعجب کردید چرا کودکانه نوشتم ولی دلم میخواهد در ان دوران باشم
      پر حرفی کردم
      حالتان امید وا رم که خوب باشد\'\'\'\'\'خیلی دلم میخواست که شما بخوانید
      خیلیلطف کردید
      همیشه استادمن خواهید بود
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۴۳
      مثبتی حساب پر
      ''''''شما همیشه عالی هستید'''خیلی زیباتر است'
      ارسال پاسخ
      فاطمه گودرزی(لیا)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۱:۲۵
      درود بر شما و اندیشه نابتان
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۵:۵۷
      سلام
      بسیار ممنون از وقتی که گذاشتید خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      حسن گائینی (رزاس)
      جمعه ۳۰ تير ۱۳۹۶ ۰۶:۲۷
      درود ها دوست گرامی
      و سپاس خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۵:۵۷
      سلام
      دوست خوبم
      ممنون از وقت گران بهای شما خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      صحبت  پارکی ( صُبی )
      جمعه ۳۰ تير ۱۳۹۶ ۰۸:۲۳
      شاعر و منتقد نامدار
      جناب شاهرخ عزیز
      شعر جناب شفیعی نوعی شعر غنایی ست که بر پایه نقد گزنده و دردانگیز شکل گرفته و آن مقابل مدح است.شیوه بیان شعر مطالب انتقادی و نفرت‌بار همراه با خنده و شوخی است. اگر بخواهیم قالب این سروده را بین هجو - هزل و طنز مورد برسی قرار دهیم به نظر این کمترین به طنز نزدیکتر است معمولا طنز را با علم بدیع در ارتباط می‌دانند زیرا نویسنده طنز با بهره‌گیری از فن بلاغت و سخنوری فضایی را ترسیم می‌کند که نه فقط خواننده را سرگرم می‌کند بلکه الگویی از اعمال و سکنات اشخاص جامعه هم به دست می‌دهد...
      با سپاس و سلام
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۵:۵۶
      سلام
      بسیار ممنون بابت وقتتان
      و بسیار خوشحال میشوم همواره از زیارتتان خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی کشاورز ( فریاد )
      جمعه ۳۰ تير ۱۳۹۶ ۰۹:۳۶
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۵:۵۶
      سلام دوست من
      خوش امدی به شعر بچه گیم خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      یاسررشیدپور
      شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۶ ۱۸:۵۰
      سلام و عرض ادب شاعر بزرگوار
      بسیار زیبا و دلچسب بود
      احسنت احسنت
      قلمتان ماندگار
      برقرار باشید
      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
       موسی عباسی مقدم
      دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۰۷:۳۷
      درود بر انصاری عزیز زیبا بود خندانک خندانک خندانک
      مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
      پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ۱۶:۵۰
      جناب شفیعی
      چقدر حرف چه حکایت هزار و یک شبی و از همان ابتدای شعر قبل از رسیدن به آخرش فهمیدم برای مریم نوشته اید...
      عالی بود
      ممنون که نوشته تون رو به اشتراک گذاشتید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      گیتی رسائی(رسا)
      شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۲۷
      سلام . بسیار برایم جالب بود و خیلی هم تازگی داشت . آموختم

      موید باشید شاعر گرانمایه
      صحبت  پارکی ( صُبی )
      يکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ ۰۶:۴۵

      شاهرخ عزیز
      بار دیگر خواندم
      دلم به درد آمد وقتی نخبه ترین و عزیز ترین سرمایه های این مملکت آفت زده را به ثمن بخس کشورهای صنعتی از دامان مام وطن جدا می سازند و مسئولین انگاردر خواب زمستانیمشغول چرتیدن در سیبری می باشند...
      پسرم کنکور ارشد رتباش پنجم شد و در دانشگاه تهران دانشکده ی هنر های زیبا به عنوان دانشجوی نخبه با معدل ۲۰ فارغ التحصیل شد از ۵ کشور صاحب نام از جمله ژاپن - هلند و دانمارک و... بورسیه دریافت نموده آنوقت در وطن خویش بیکار است...
      علی اسماعیلی
      دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۰۰
      سلام همشهری
      آفرین... مرحبا...
      دست مریزاد خندانک خندانک خندانک
      عالی بود کیف کردم خندانک
      صابرخوشبین صفت
      سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۵:۱۷
      سلام و درودها
      به شما
      جناب شفیعی عزیز
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مسعود مالمیر
      چهارشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۶ ۰۴:۰۴
      با سلام و احترام بسیار زیبا و عالی درودها
      خندانک خندانک خندانک
      تکتم آقابالازاده
      سه شنبه ۷ شهريور ۱۳۹۶ ۰۱:۳۹
      زيبا و دلچسب👏🏻👌🏻👏🏻
      دستتان درد نكند.
      مانا باشد به مهر شاعر بزرگوار 🌸🌼🌸 خوشحالم كه باز موفق به خواندن قلم ما شدم
      🌹🌼🌹
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۱۹:۵۰
      پرپر کلاغ پر
      ماهی توی حوض پر
      گلای روی میز پر
      ستاره شبا پر
      خنده ی رو لبا پر
      ساعت شماطه دار
      وقت قرار یا فرار
      نامه های نخونده
      لای کتابا مونده
      توی صف نون و نفت
      چقد خوابمون می رفت
      گنجشکک اشی مشی
      لب بوم ما نشین
      اینجا همه بیمارن
      با تیرکمون آماده شکارن
      دیر بپری از لب بوم
      دمارتو در میارن
      عمو زنجیر باف بله
      زنجیر منو بافتی بله
      رو تنم انداختی بله
      زنجیر من سیاهه
      حرف زدنم گناهه
      پرپر کلاغ پر

      درود بر استاد شاهرخ عزیز و گرانقدرم
      خیلی عالی نوشتید خبر تلخی بود خیلی تلخ روحشان قرین آرامش ببخشید اگر بداهه ام به اندازه شعرتان زیبا نیست امید که بپذیرید. شما عالی هستید استاد ممنونم که می نویسید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک




      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۴۴
      سلام
      مثل همیشه
      دست پر و قلپ دوستم اقا علی غلامی بداهه ای بهتر از شعر ما''''''
      افشین به حضورتان
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0