سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دلتنگی

        شعری از

        بانو تیوا لطفی

        از دفتر پاییز نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۶ ۰۲:۴۵ شماره ثبت ۵۷۴۸۸
          بازدید : ۸۳۰   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بانو تیوا لطفی

        یک دروغ بس مکرر من شنیدم
        به زمان
        که دل من به تو را راهی هست
        اگر این حرف صداقت باشد
         
        آن زمانی که دلم از سفرت
        بد شکست
        دل تو
        با چه هدف
        ساک سفر را می بست؟؟؟؟ 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۶ ۱۵:۴۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بانو تیوا  لطفی
        بانو تیوا لطفی
        پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۰۲:۰۸
        ممنونم عزیزم، تشکر از حضورتون مهربانو خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن لطفی
        سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۶ ۱۳:۳۵
        دل بدل راه داره
        امااااااااا بضی دلا تیشه دارند
        دل دیگر را می خراشندو به
        اندازه کوه دماوند خاطرات را
        بر پشتش می بنند و می رانند خندانک خندانک خندانک
        بانو تیوا  لطفی
        بانو تیوا لطفی
        سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۶ ۱۹:۰۷
        سلام. جناب لطفی
        گاهی وقت ها انسان درگیر و دار زندگی بالاجبار فراموشی را برمیگزیند عزیز
        سربلند باشید
        ارسال پاسخ
        حسن لطفی
        سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۶ ۱۴:۱۳
        سوختم
        در بیمارستان بی اعتنایی هایت
        بستری شدم.
        مرا سوختی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۶ ۱۴:۲۴
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        بانو تیوا  لطفی
        بانو تیوا لطفی
        سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۶ ۱۹:۰۸
        سپاس فراوان جناب انصاری عزیز خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        یاسین اقبالی
        سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۰۱
        سلام بانو

        زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بانو تیوا  لطفی
        بانو تیوا لطفی
        پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۰۲:۰۷
        درد جناب اقبالی عزیز، زیبا نگاه شماست خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        کاوه احمدزاده
        چهارشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۶ ۰۰:۱۱
        درود مهربانو حاجی زاده خواهر خوبم

        زیبا سروده اید، لذت بردم
        سربلند و پایدار باشید
        خندانک خندانک خندانک
        بانو تیوا  لطفی
        بانو تیوا لطفی
        پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۰۲:۰۶
        سلام جناب احمد زاده، تشکر بابت حضور زیباتون در دفتر دلتنگی پاییز خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن لطفی
        جمعه ۳۰ تير ۱۳۹۶ ۱۹:۴۱
        نمی دانی چه کردی
        تو
        به بند رسیدن نزدیک است. نفس
        خدا می خواد غم نامه وشاد نامه
        دفتر من را خندانک خندانک
        خدا می بیند این
        افسردگی های دل زارم
        علی رفیــــعی وردنجانی
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ۱۶:۳۰
        سلام ودرود
        بسیار عالی بود
        🌷🌷🌷🌷🌷🌷
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5