دوشنبه ۳ دی
کاش می شد ... شعری از صمدقاسملو
از دفتر باران خیال نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۳۷ شماره ثبت ۵۶۰۷۵
بازدید : ۴۹۵ | نظرات : ۱
|
آخرین اشعار ناب صمدقاسملو
|
کاش می شد بار دیگر حلقه بر در می زدی
با صدای پای خود آهنگ محشر می زدی
بی خبر رفتی و هر شب دل سراغ از تو گرفت
گفتمش ای بی وفا،با عشق خنجر می زدی
کاش آن روزی که در طوفان عشقت دل شکست
ساحلم بودی و در چشمم تو لنگر می زدی
من دلم را آشیانه کرده بودم،بی ثمر
در کنار جاده ی تنهایی ام پر می زدی
کاش روزی را که شعرم رفتنت را تیتر زد
صفحه ی تقویم را،یک رنگ دیگر می زدی
فصل مرگم را خبر می دادی و در انتها
می نوشتی زندگی تعطیل و بر در می زدی
زخم های کهنه ام دارد مداوا میشود
کاش بودی بر دلم یک زخم دیگر می زدی
#صمدقاسملو_پریشان
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا و با احساس لطیف شاعرانه و عاشقانه سروده اید
قلمت نویسا باد