سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      قصه ی ناتموم

      شعری از

      مهلا مشهدی

      از دفتر اشعار دوره نوجوانی نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۰۱:۴۴ شماره ثبت ۵۵۸۶۳
        بازدید : ۶۷۹   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      چرا وقتی که غمینی همه چیز برات عذابه؟
      چرا وقتـی غصـه داری همـه دنیا یه سرابه؟

      من نمیدونم چطور دل به چشای اون سپردم
      چه جوری فریب عشق و نگاه زیباشو خوردم

      من فقط دیدم که قلبم بدجوری بی اون میگیره
      دیــدم انگـار بـی وجـودش دل بیـچـارم میـمیـره

      همیشه اونو میدیدم توی رویای شبونه
      شده بـود برای زنده موندنم تنها بهـونه

      بعضـی وقـتا که دل من بدجوری هواشو میـکرد
      من بودم، چشای گریون، با یه دنیا غصه و درد

      اما وقتی که دوباره اونو رو به روم میدیدم
      از تـو باغ آرزوهـام یه بغـل پـونه میـچیـدم

      نمیدونم توی چشماش چی بود اِنقدر میدرخشید
      که به قلب خسته ی من حـسّ زیبایی میـبخشید

      ولی انگار دنیا میخواست منو از پا در بیاره
      داغ عشـق اونـو روی قلب و روح من بـذاره

      اونی که یه عمر با عشقش زندگیمو سر میکردم
      رفت و حالا من به یادش تـوی ایـن زندونِ سـردم

      رفت و با رفتنش انگار دل من رو با خودش برد
      همه ی آرزوهام تو غـم بی همنفسیش مـرد

      اونی که دل منو برد توی یک شب بهاری
      حالا رفته و از عشقش مونده غصه یادگاری

      ولی تا آخر عمرم اونو دوست دارم و انگار
      شـده عادت لبام که: "خدایا اونو نگه دار"
       
      23 /7 / 1387
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)
      سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۲۱:۰۲
      سلامی و درودی از قلب تقدیم شما و قلم رسا و زیبایتان سر کارخانم مشهدی عزیز خیلی وقت بود تو سایت مثنوی خوب و زیبا نخوانده بودم برایتان بهترین هارا خواهانم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را
      سیده نسترن طالب زاده

      ه ای باران ااا ای فریبای چشم اااا همه ات حتی خداحافظیت زیباست اااا چون زوال باشکوه از طبیعت ااا یا چونان جنگلهایی از ارغوان و طلا اااا با پرتو بی مثال خورشید ااا و اسمانی پر از ابرهای مواج ااا ترجمه ازاد از پوشکین اااا شب نیکو

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      6