سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
شعربسیارزیبا وبااحساسی بود
وواقعن تاثیرگزاربود ازدخترک گل فروش کنارخیابان شاعران زیاد نوشته اند گرچه موضوع موضوعی است تکراری اما شما بازبانی متفاوت وزیباتربه ان پرداختید که واقعن لذت بردم
درد هم درد بزرگ ووحشتناکی است وتکراری اما شعرشما خیلی قوی ومحکم بود وتروتازه و بردل نشست وسروده ی اجتماعی موثروبسیارخوبی بود حالم دگرگون شد واقعن واین قدرت کلام
ستودنی است واقعن برخی ازاشعارتان راکه می خوانم تمام وجودم تکان می خورد واین شعر همانگونه بود
بخصوص این بندش که تنه ی اصلی شعرتون بود درحقیقت وخودش یک کتاب شعرکامل
در گذرگاه قتال کسی به کسی گل نمی دهد
همه با رنگها قهراند و غریبه
احسنت
ممنون که دردهاراهم می بینید وبرصفحه ی کاغذ جاری می کنید
قلم رسالتی دارد که شما خوب ان را به انجام رسانیده اید
تعهدقلمتان رامی ستایم وان شاالله که همیشه موفق باشید استادبزرگوارم
اما باهمه ی این تعاریف من فکر می کنم این شعر اگرکمی کوتاهتر شود عالی ترهم میشود بعضی جاهاش اضافی به نظر می رسد
و دچارپرگویی شده
دختر گلفروش چهارراه انقلاب
غزلیات فرخی یزدی را زمزمه میکند
چراغ قرمز است
برو . . . . .
با انگشت به پنجره ی می کوبد
سلام آقا
تکان دادن دستان رانندگان
برایش طبیعی ترین اتفاق زندگی روزانه ی اوست
در گذرگاه قتال کسی به کسی گل نمی دهد
همه با رنگها قهراند و غریبه
تاهمین جا خودش یک شعر کامل بود سرشارازتصویر وبسیار محکم اما به نظرم بند اول شعرتان کمی حالت اخباری داشت وروایت گونه بود ونباشه بهتره این قسمت:
دیریست که سایه ی وحشت و اضطراب قرن
بر گونه ی کودکان گرسنه ی کار افتاده است
این جمله بودونبودش فرقی نداره ونباشه درواقع بهتره
وقتی شما ازدخترک گل فروش خیابان دربند بعدیش حرف می زنید همه دیگه می فهمند که منظورتون کودکان کاره واون اضافه است وزیبایی شعرراکم کرده وبه نثر نزدیک شده
مابقی شعرهم زیباست اما ازاین قسمت شعر دوتیکه شده وهمش توضیحه.............
شب از نیمه گذشته است
اینجا سبزه زار میدان آزادی است
گلهای پلاسیده ی دخترک بر چمنهای
حاشیه خودنمایی می کنند
هر از گاهی . . . . . . . .
تو دختر گلفروشی ؟؟
یا
دختر خود فروشی ؟؟
در خدمتیم
چند میگیری ؟؟
البته جای نگرانی نیست
او بسیار قدرتمند است
او بزرگترین نعمت خداوند را ربوده است
او میتواند متلکها را معنا کند
او می داند که در این کره خاکی
انسان سالم نادر است
و او هم رفت و برنگشت
این قسمت دوم هم خودش یک بخش جداست که تصویر واتفاق شاعرانه ی خاصی در ان نیفتاده است
اگربخواهم این قسمت راهم به قسمت انتخاب خودم اضافه کنم فقط چندجمله اش راانتخاب می کنم وشعر رابه اینگونه ویرایش می کنم
نیازبه توضیحات اضافی درشعرنیست بگذارید خودمخاطب ذهنش درگیرشود وبقیه ی چیزهارابفهمد تا کمی موجز ترشه شعرتون
دختر گلفروش چهارراه انقلاب
غزلیات فرخی یزدی را زمزمه میکند
چراغ قرمز است
برو . . . . .
با انگشت به پنجره ی می کوبد
سلام آقا
دست تکان دادن رانندگان
طبیعی ترین اتفاق زندگی روزانه ی اوست
در گذرگاه قتال کسی به کسی گل نمی دهد
همه با رنگها قهراند و غریبه!
شب از نیمه گذشته است
گلهاپلاسیده اندو
هر از گاهی . . . . . . . .
تو دختر گلفروشی ؟؟
یادخترخودفروش؟............
در خدمتیم
چند میگیری ؟؟
اما نگران نیستم
او میتواند متلکها را معنا کند
او می داند که در این کره خاکی
انسان سالم نادر است..
و او هم رفت و برنگشت!
دربعضی جاهاهم کمی ضعف تالیف داشت وکلمه ها اضافی بودند
مثلن دراینجا:
تکان دادن دستان رانندگان
برایش طبیعی ترین اتفاق زندگی روزانه ی اوست
برایش اضافه است وقتی می گویید طبیعی ترین اتفاق زندگی روزانه ی اوست
اگر می نوشتید
برایش طبیعی ترین اتفاق زندگی است درست می بود
من برایش راحذف کردم وویرایشش کردم بدین گونه:
دست تکان دادن رانندگان
طبیعی ترین اتفاق زندگی روزانه ی اوست
والبته اینها نظرمن بود و شماخودتان استادید فقط ازجهت همفکری بود
جسارتم راببخشید استاد خوبم
ماناباشید