به خون نکش

درود

روان و شیوا

درود گرامی
ترانه زیبایی است

سلامم
بسیارزیبا قلم زدید
احسنت

درودها
زیبا و گیرا
دستمریزاد و احسنت

سلام بزرگوار
بسیااار زیباااا

سلام
زيبا بود جناب رضاوند
سرافراز باشيد

درود بر شما
بسیار عالی
منی که مثل آینه
تو را به تن کشیده ام
به صحن انزوای من
دوباره گریه را نریز
به خاک اگر که میکشی
به خون دگر نکش عزیز

درودها

به این صورت ویرایش شد
تبر نزن به ریشه ام
منی که زجر دیده ام
منی که مثل آینه
تو را به تن کشیده ام

به صحن انزوای من
دوباره گریه را نریز
به خاک اگر که میکشی
به خون مرا نکش عزیز

تو از قبیله ی منی
تو از تبار و ایل من
نبر مرا به بی کسی
نبر به جنگ تن به تن

برای قد کشیدنت
شکسته شد بال وتنم
تو بار ور شدیو باز
شکسته پر ز تو منم

بیا که ویرانه شده
حال پر از وخامتم
بیا که من نه مرده ام
اگر چه پر جراحتم

به صحن انزوای من
دوباره گریه را نریز
به خاک اگر که میکشی
به خون مرا نکش عزیز

سلام و هزاران درود
فرهیخته گرامی
استفاده کردم
قلمتان بی جوهر مباد

درود
زیبا سرودید

شاعر و ترانه سرای توانا و گرانقدر
درودهای بیکران و دست مریزاد
سلامت باشید و موفق تر

آفرین مصطفی جان

زیباست، درود بر شما 🌹🌹🌹

درود ها مهربان شاعر ارجمند
حس شعرتان عالی است
احترام مرا بپذیرید