تکافل

درود گرامی

درودها استاد عماري
بسيار زيبا ودلنشين بود

موش در باغ، تله ای را دید
هرچه گفت اوبه گاو وبز وشوال
آن سه با یک تمسخری گفتند
مشکل تو است ، در چنین احوال اين موضوع درد جامعه امروزي ماست، اتفاقا بنده هم اين قصه را در قالب مثنوي به نظم كشيده ام كه ان شاالله در آينده ايي نزديك تقديم شعر ناب خواهم كرد

لذت بردم،همواره سرافراز باشيد

درودها
بسیار زیباست
دست مریزاد
زنده باشید به عشق

درودها بزرگوار

ممنونم استاد

لطف دارید

سلام استاد بزرگوار
بسبار هم عالی.....یکی از داستانهای زیبای کلیله و دمنه را به نظم در آورده اید

موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید،

به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد،همه گفتند:تله موش مشکل توست به ما ربطی
ندارد!
ماری در تله موش افتاد و زن صاحب مزرعه را گزید،از مرغ برایش سوپ
درست کردند،گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند،و گاو را برای مراسم
ترحیم کشتند،و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که
به دیگران ربطی نداشت فکر می کرد!!!!!!!!!!!!!!!

درودها
گویا و آموزنده
دستمریزاد و احسنت

سلام وعرض ادب

بسیار عالی

دست مریزاد بزرگوار ./

درود استاد شمس الشعرایید

جناب آقای هاشمی - سلام

ممنونم از لطفتان

پیشاپیش عید سعید نوروز را به شما تبریک می گویم

عماری