جمعه ۲۳ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
من تشنه به دیدارِسراب آمده ام
دل تنگ از آمالِ بر آب آمده ام
ازطعنۀ خویش و محنت بیگانه
آکنده از احساس خراب آمده ام
با صورت پرچین و نگاه مغبون
با موج به دنیای حباب آمده ام
با بازی روزگار و از دستِ زمان
به درگه مرموز عذاب آمده ام
با کولۀ پر ز پاسخِ بی پرسش
ده جورسؤالِ بی جواب آمده ام
از گرمی بی حسابِ صبحِ پائیز
ازترسِ جوابِ بی حساب آمده ام
از جانب آن سمومِ طاقت فرسا
به گوشۀ سردِ این جناب آمده ام
محزون و ملول از نگاری کهنه
در بسترِتازگی به خواب آمده ام
خسته شدم از کتاب تکرار خودم
به عشق مرورِ صد کتاب آمده ام
از آبی آسمان و از رنگِ زمین
از بامِ زمین تا بنِ آب آمده ام
از قعرِسکونِ شبِ تاریکِ رجا
تا عرشۀ امید و شتاب آمده ام
آرام تر از صدای پای احساس
رنگینترازرنگِ خضاب آمده ام
از بوی گل و گلاب آدم نشدم
افتاده به دنبالِ شراب آمده ام
بی حرف ، نیَم خبرۀ گوهر اما
من درطلبِ گوهرِناب آمده ام
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام خانم رحیم زاده گرامی از حضور و محبت سرکار ممنونم | |
|
درود و سلام بر شما جناب خرمی عزیز | |
|
ممنونم خانم باباخانی گرامی | |
|
درود و سلام بر شما جناب انصاری عزیز | |
|
سلام جناب پارکی عزیز سپاسگزار مهربانی و توجه شما هستم | |
|
سلام و عرض ادب جناب رمزی عزیز از حضور معطر و ابراز مهربانی جنابعالی صمیمانه سپاسگزارم پاینده باشید | |
|
درود و سلام بر شما جناب پناهی عزیز | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.