دوشنبه ۳ دی
دستم رسد بر معجرت، مویت پریشان میکنم شعری از علی فاضلی
از دفتر عاشقانه های یک زمین شناس نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ ۰۵:۴۹ شماره ثبت ۵۳۲۶۰
بازدید : ۴۰۷ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب علی فاضلی
|
دستم رسد بر معجرت، مویت پریشان میکنم
با بوسه های بی امان، غم را گریزان میکنم
لختی نیاسایم ز دیدار رخ زیبای تو
بهر تماشا خانه را، آئینه بندان میکنم
لشکر به لشکر، صف به صف، گر هَجمه آرد دشمنم
بهر رقیبان چون سپر، این سینه عریان میکنم
دف میزنم، نی میزنم، پیوسته هو هو میزنم
گر ره بیابم در برت، مستی دو چندان میکنم
چون پا نهی در محفلم، آئینه دارت می شوم
پای قدمهای تو را، جانا گلستان میکنم
قوسِ قزح ابروی تو، دل در پیِ ماهوی تو
گر دست دهد این سینه را، بهر تو زندان می کنم
علی فاضلی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بهر رقیبان چون سپر، این سینه عریان میکنم
درود
بسیارزیبا بود