چهارشنبه ۳۰ آبان
جاده تنهایی شعری از امیرحسین مختاری
از دفتر ترانه نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۵ ۱۶:۲۵ شماره ثبت ۵۲۷۸۳
بازدید : ۴۴۵ | نظرات : ۴
|
دفاتر شعر امیرحسین مختاری
آخرین اشعار ناب امیرحسین مختاری
|
یه جوری قسم دادمت به خدا
خدا باعثِ موندنِ تو بشه
قسم خوردی و گفتی حتی خدا
نمیشه سدِّ رفتنِ تو بشه
یه بغضی شدی رفتی توی گلوم
که چَن(د) سالیه خُش(ک) نشد گونه هام
شبارو میخوابم ،که به زور قِرص
فقط چن(د) ساعت از توو فکرت درام
خدا شاهده،این روزا تا شبا
برای تو فقط دعا میکنم
کسی پیشم از تو اگه بد بگه
عصبانی میشم،دعوا میکنم
عجب آرامشی دارم به ظاهر
سکوتِ بعدِ یه طوفانِ سردم
تو کاری کردی با من نمیدونی
یه چن(د) وقتیِ تکیه گاه دِردم
چرا وقتِ رفتن مکثی نکردی؟
دلم واسه اینه،خیلی میسوزه
همین درد برای مردنِ من
بسه تا دلم چِش(م) به در ندوزه
کجای جاده ی تنهاییِ من
مسیری سمتِ چشمای توهم هست؟
مسیری هست واسه لمسِ دستات
من هر راهی میرم بن بستِ بن بست
#امیرحسین_مختاری
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود
ترانه ی زیبایی بود