قبول کن

سلام دوست نازنینم افرین دست مریزاد کیفور شدم مرحبا

درود گرامی
زیبا و شیرین بود

درود ها
زیبا بود
قلمت نویسا باد.

سلام استاد غزل
بسیار زیبا ........هزاران آفرین

سلام درود بر شما

سلام جناب بهرامی بزرگوار
غزل زیبایی سرودید
درود بر شما
پاینده باشید

احسنت براین کلام پربار ولی اگه امکان داره جان منم اضاف کن شاید قبول کرد این جان ناچیزه

در نهایت زیبایی و شیرینی ...

هرچه کردم به خودم کردم و وجدان خودم

پسر نوحم و قربانی طوفان خودم

تک و تنها تر از آنم که به دادم برسند

آنچنانم که شدم دست به دامان خودم

موی تو ریخته بر شانه ی تو امّا من

شانه ام ریخته بر موی پریشان خودم

از بهشتی که تو گفتی خبری نیست که نیست

می روم سر بگذارم به بیابان خودم

آسمان سرد و هوا سرد و زمین سردتر است

اخوانم که رسیدم به زمستان خودم

تو گرفتار خودت هستی و آزادی هات

من گرفتار خودم هستم و زندان خودم

شب میلاد من بی کس و کار است ولی

باید امشب بروم شام غریبان خودم

یاسر قنبرلو

صد آفرینِ قرمز و احسنتِ سبز با-
-فونت ِ دو رنگ، جان دوتایی قبول کن!

بسیار زیباست جناب بهرامی عزیز
درودتان

درود گرامی
زیباست قلمتان. بسرایید به مهر