سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 31 ارديبهشت 1404
    25 ذو القعدة 1446
      Wednesday 21 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        امام علی ع :خودپسندی سر آغاز کم خردی است.

        چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت

        بیا و ببین

        شعری از

        حسین زارع(مختار)

        از دفتر شعر مختار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۶:۰۹ شماره ثبت ۵۱۴۳۲
          بازدید : ۵۹۳   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین زارع(مختار)

        باز کرده عشق تو حتی لبانِ فاق را
        تا بگويد شرح حال درد این عشاق را
         
        اربعین نزدیک و بنگر لشکری راهی شده 
        تا بگويد پاسخ هَل من معینِ طاق را
         
        مرد وزن جانباز و جان بر کف بسویت رهسپار
        تا بياموزند ادب، آزادگی، انفاق را
         
        پای پُر از آبله دیدند اما فرق داشت
        در بیابانها "مغیلان "دیده و شلاق را
         
        یا لثارات الحسین ذکر تمام زائران 
        ای خدا رحمت کند هردم ابو اسحاق را
         
        گرد هم جمعند شمع و لاله و پروانه ها
        اربعین مبهوت میسازد همه آفاق را
         
        پ ن
        فاق =شکاف سر خودنویس
        طاق=درخت انگور
         
        تا ناخدای باخدایان در غیاب است
        دنیا گلستان کردن ما مثل خواب است
         
        در آسمان پرواز کردن بی خطر نیست 
         وقتی که سقف اسمان جای عقاب است
         
        چوپان نباشی سخت میفهمی که گرگی 
        دربین گله می خرامد با نقاب است
         
        وقتی سگان گله همدستند با گرگ 
        دیگر چه فرقی میکند شب یافْتاب است
         
        اینجا کلک پشت کلک میریزد از دهر
        یک جو صداقت یافتن همچون سراب است
         
        اما اگر خواهان صلح پایداری 
        تنها قناعت بهترینِ انتخاب است
         
         
        راضی شود اسب طمع بر کاسه ای جو
        دیو جنایت گوشه ای در کنج قاب است
         
         
        #زارع
         
        یخ از لبان دفترم دوباره ، وا کنم شهید
        به خودنویس خسته ام دوباره ((ها)) کنم شهید 
         
        به آیه آیه پیکرت که رفته بر مزار مین
        به سینه معبر هوس چنان حرا کنم شهید
         
        غزل به سجده میرود به احترام نام تو 
        بجای ذکر اربعه تو را هجا کنم شهید؟
         
        نبسته ایم دکمهٔ لباس پر ستاره ات 
        که منتقم بیاید و به تن ردا کنم شهید
         
        اجازه مرکب تورا که پای آمدن نداشت 
        در آن مسیر با صفا شبی به پا کنم شهید
         
        به کرخه رود رفته ای ز کربلا گذشته ای 
        خیال ((بیت)) آخرم کمی دعا کنم شهید
         
        پ. ن
        بیت اخر =بیت المقدس
        ردا=بالا پوش 
        #زارع
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵ ۰۶:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵ ۱۷:۰۸
        درود گرامی
        آیینی زیبا و شور انگیز خندانک
        مجنون ملایری
        سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵ ۱۴:۲۱
        خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۲۲
        درود بر جناب زارع بزرگوار

        قلمتان سبز

        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        یا وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم ااا درد دارد که می بینم ااا دیگران یاد عشق هایشان می افتند ااا ولی تو هنوز در عالم بی خیالی طی می کنی
        ساسان نجفی(سراب)

        یاد شهدای خدمت خصوصا سید مظلومان گرامی باد اا هارداسان یعنی کجایی مرد میدان هارداسان اا ای دل غمگین و ای لب های خندان هارداسان اا در کدامین کوچه دنبالت بگردم بعد از این اا در کدامین روستا در زیر باران هارداسان اا خاطرت می آید آن شب را که در مه گم شدی اا تا کجاها رفته بودی ای مسلمان هارداسان اا زیر و رو کردیم و پشت میز عکسی از تو نیست اا با عبای خاکیت استان به استان هارداسان اا آن یتیم آن دخترک آن کارگر آن پیرمرد اا از چه دنبال تو می گردد کماکان هارداسان اا آهنگ هارداسان با صدای مهدی رسولی
        سیده نسترن طالب زاده

        ن کمر بستند بهر کین شهان ترکان پیکاری اااهمه یکدل به خونخواری اااا همه تاجی ز جراری
        شاهزاده خانوم

        ن دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من
        سیده نسترن طالب زاده

        ش دل بردی از من به یغما اااا ای تُرک غارتگر من

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1