ابر زندانى باد باد زندانى دشت چه كريح است اين روز روز آوارگى خون حسين كه به ما آموزد؟ كه در اين قافله با رهگذران بايد از ابر گذشت بايد از باد گذشت بايد از آب گذشت بايد از خون گذشت تا رسد پاى ملائك كف دست روز آوارگى خون حسين كه به ما آموزد؟ كه پُر از شبنم بود شاخهى شهد گلابى سپيد كه لب بام ابد ناپيداست كاش از رود فرات كاسه پُر مىكرديم تا رسانيم به دشت تا رسانيم به خاك تا رسانيم به لب
واقعا عالی و دست مریزاد از درون خیمه ها صوت عطش بودش بلند تا لب رود فرات ، مشکی به دست و بی گزند ای امان از کوفیان، که قدر تو نشناختند با تمام کینه بر جسم عزیزت تاختند
اجرتون با قلب پرمهر امام حسین
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
(متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
ارسال پیام خصوصی
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.