جان کلام ..

درود بر شما
این روز ها ضعیف بودن چشم خیلی آزارم می دهد وکمتر می توانم بنویسم در عین حال چند نکته را یاد آوری می کنم

این یک حکم کلی نیست که اهل دانش باغم بیشر مدارا می کنند با رنج اگر می گفتید بهتر جا می افتاد گرچه وزن مشکل پیدا می کند
مگر عاقل وفرزانه هردو در دید شاعر مثبت نیستند؟ شاید منظورتان عاقل ودیوانه بوده که در چنین صورتی نیاز به گفتن ندارد چون همه می دانند که عاقل بیشتر می فهمد
فرزانه به معنای حکیم دانشمند عاقل بخرد و....آمده است پس می توان حتی فرزانه را از عاقل هم بالاتر دانست
بیت در کنار سرو بودن حرفی برای گفتن ندارد وباید حذف شود مگر قد کوتاه بودن عیب است ؟ قرینه ای که خواننده را به سمت وسوی این ببرد که قد کشیدن مثلا به معنای شعور کسی افزون تر شود درشعرتان به چشم نمی آید
بعضی ابیات هم مضمونش قبلا گفته شده
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری
قدر زر را می شناسد زرگر از ما بیشتر
یا
بیشتر دل بستگی باشد به دنیا پیررا صایب
در کهنسالی کند انسان تمنـّـــــا بیشتر
و این مضمون
دست شوید زاهد از دامان دنیـــــا بیشتر
که هزاران بار گفته شده اصلا زاهد به کسی گفته می شود که از دنیا چشم پوشیده وبه زهد روی آورده است
در شما توانایی بیشتری سراغ دارم


با پوزش

اهل دانش میکند با غـــم مدارا بیشتر
موج ِطوفان را کند آرام ، دریا بیشتر

عاقل از فرزانه بهتر بشنود جـــان کلام
قدر زر را می شناسد زرگر از ما بیشتر

در کنار سرو بودن ، قدّ کم آوردن ست
با تلاش بیشتر کن قــــدر خود را بیشتر

تا جوانی ، دست از آلودگی ها پاک دار
در کهنسالی کند انسان تمنـّـــــا بیشتر

از سیاهی بگذرد راه سحر ، بیدار باش
با دعا باز ست درب توبه ، شبها بیشتر

می کشد اندام خود را سرو بر بالای باغ
دست شوید زاهد از دامان دنیـــــا بیشتر

هر چه میخواهی بگو اما نگو از زلف یار
چونکه دلخون می کند آن مـاه سیمابیشتر