پنجشنبه ۲۳ اسفند
جهان شعری از امير مبشر (معترف)
از دفتر معترفين نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۲۳:۰۸ شماره ثبت ۴۹۰۷۴
بازدید : ۷۴۴ | نظرات : ۵
|
دفاتر شعر امير مبشر (معترف)
آخرین اشعار ناب امير مبشر (معترف)
|
قلم بر روی کاغذ می نویسد
جهان امن ست باید خنده را کرد
و کاغذ نیز آن انگشت شصتش
جلو آمد ،قلم هم گریه ها کرد
همیشه دفترم پر بغض و غم بود
همیشه کاغذم از درد می گفت
و او با خیل بی دردان نمی گشت
که هرجا از هوایِ سرد می گفت
خدا را گاهی ام از فرط اندوه...
خدایا توبه اصلا بی خیالش
و گاهی مشت او بر روی دیوار...
و حالا من شکستم هر دو بالش
جهان امن است باید خنده را کرد
همان جا پشت ِ آن میزی که شیک ست
همان میزی که چشمِ بسته می خواست
حیا را بیخیالش،آن درِ ِدیزی چه شیک ست
و اینجا خنده ها از روی جبر ست
قلم هم می نوشت و خنده می کرد
فقط تهمت به او زد کاغذم چون
نمی دانست او هم بوده پر درد
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.