ابراهیم(ع) و من

او لحظه ای ایمان را


فریاد کشید


همه جا گستان شد


من عشق را


و روزگارم تا امروز


جهنم


ابراهیم را نمی دانم


اما من


راضی ام


به رضای خدا...


بسیارزیبا وصمیمی بود

درود گرامی
جالب و زیباست

درود بر شما
زیبا بود

سلام و درود بزرگوار
بسیار عالی
کماکان زیبا و با محتوایی جدید
موفق باشید
به ما هم سری بزنید منتظر نقدتان هستم

گلستان دلتان آباد...................درودگرامی

با سلام جناب حریفی بسیار زیبا

بسیارعالی دوست عزیز.بی نظیر سروده اید.آفرین بر شما

درود بر جناب حریفی عزیز و گرامی
سروده ای زیبا بود
شادکام و سرفراز باشید

من عشق را
وروزگارم تا امروز
جهنم

سلام و ادب جناب حریفی ،،
زیبا و خواندنی ،،
🌹

جناب آقای حریفی عزیز، سلام علیکم.
.........................................................
...او، لحظه ای ایمان را، فریاد کشید.....
همه جا، گلستان شد....
ومن، عشق را،......
وروزگارم تاامروز....جهنّم......
.....................................................
خیلی زیباست و...برداشتی متفاوت است از..عشق ...وایمان.
خسته نباشید بزرگوار....

درود بر شما جناب حریفی بزرگوار

سروده ای بسیار زیبا و قابل تامل
احسنت

درود بر شما. بسیار زیباست .

پر از احساس...
شاهکاری تو پسر عمو

درود ....بسیار زیبا و از همه مهمتر مقایسه ای که کرده بودید...
فقط یک نکته اگر :
با آتش نمرود آزمود
و مرا
با گلستان نگاه تو

در اینجا اگر (و ) را بردارید به نظر من هر دو جمله مستقل و سکونی خوب پیدا می کنند ....

بسیار زیبا و دلنشین بود

درود بر شما
زیبا بود
زیبا

خییییییلی خوب بود واقعا لذت نااااک شدم

سلام علیکم

بسیار بسیار عالی .درودتان باد ./

سلام حریفی عزیز بسیار زیبا ودوست داشتنی بود موفق باشی

اشعارتون زیباست و استفاده کردم ....پایدار و مانا باشید

سلام
شروع زیبایی داشت...
و میدانست زیباتر باشدـ..