سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
درود بانو ناصری عزیزم
عالی بود
زیبا کوتاه وموجز وپرازحرف
دست گلت دردنکنه نازنین
نمی دونم چقدر منظورتون رو فهمیدم
اما فکر کنم منظورتون همون مرده پرستیه
که عادت ماشده
زنده هارو درکنارمون نمی بینیم
ووقتی که می میرند ازآنها بت می سازیم
وستایششان می کنیم
وعزیز می شوند!!
بخصوص ما ایرانیها و البته شرقی ها مردم مرده پرستی هستیم و این به دلیل وجود یک صفت خاص در فرهنگ ماست، همه ما سنت گرا و گذشته گرا هستیم. مردم ما با توجه به اینکه جزو کهن ترین تمدن های دنیا هستند، این نگاه به گذشته همیشه همراهشان بوده و افتخار آنها به گذشته شان است. همین امر باعث شده که تمام مواردی که مربوط به گذشته آنهاست، برایشان عزیز باشد.
نمونه اش راهمین الان هم به صورت عینی می بینیم
که مردم چقدر به تاریخ وگذشته ها اهمیت می دهند
البته تاریخ راباید ارج نهاد اما درد ورنج زنده هارو نمی بینند
وکاری براش نمی کنند ومتوسل میشوند به بالیدن به گذشته وانهایی که نیستند گاه یک فردعادی راچنان بعدامرگ بالا می بریم که تبدیل به قهرمان واسطوره میشود
وبارها وبارها شاعران زیادی هم درهمین مورد شعر گفته اند
مولانا می گوید
« گهی خوشدل شوی از من که میرم
چرا مرده پرست و خصم جانیم
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن
رخم را بوسه ده اکنون همانیم...»
دردیوان شاعران معاصرهم ازاین نمونه ها زیاد است
«زنده کش بوده و با مرده پرستی شادیم
این گواهیست که ما طالب گوریم هنوز»
این بیت معروف از معینی کرمانشاهی است که اینگونه از نامرادی مردم زمانه گله می کند.
هوشنگ ابتهاج گفته است:
« گنج بی قدرم به دست روزگار مُرده دوست
آن گهم داند کــه خــود در خاک بسپارد مرا »
زنده یاد مهدی سهیلی هم به زبان طنز از مرده پرستی مردم زمانه سخن گفته است:
« تا مرا روح و روان در تن بود، موقع سردی بازارم بود
مردنم معرکه ای برپا کرد، دکه مرده پرستی وا کرد
رادیو ساعت۹ داد خبر، که سهیلی به جنان کرد سفر
روزنامه، ز ره آقایی ، در غمم کرد قلم فرسایی
آن یکی گفت به صد ناله وسوز، بی پدر شد ادبیات امروز»
مرده پرستی ازدیربازتاکنون بوده وادامه هم خواهدداشت وحتیی الان بیشترازقبل هم شده
یک نمونه مثال برای این امر
ایرج بسطامی بود که قبل اززلزله ی بم کسی ازاونامی هم نمی برد
اما آمدن زلزله خیلی چیزها را تغییر داد؛
«کاست صدای مرحوم ایرج بسطامی در کرمان کمیاب شد». این عنوان خبری بود که مدت کوتاهی پس از زلزله بم و مرگ بسطامی، روی تلکس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران نمایان شد.
وازاین نمونه ها هزاران هست وبوده ازگذشته تاکنون
وبراستی چرا؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تاکی مرده پرستی؟!!
این سوالیه که بارها وبارها من یکی ازخودم کردم !!
بازهم هزاران درود خواهرخوبم
چه زیبا بازبانی لطیف اما کنایه آمیز
به این موضوع پرداختی دراین شعر
البته یه برداشت دیگه هم ازشعرتون میشه کرد
باتوجه به تصویری که ارایه دادید
اونم اینه که تاوقتی زنده ایم قدر عزیزی رو که درکنارمون هست وعاشقشیم رو نمی دونیم بعد که هجران وجدایی میاد ومی میره اون عشق تو بتی می سازیم ازاون عشق وازش یاد می کنیم همیشه...................
که نمی دونم چقدر درسته برداشتم اما
منتظر می مونم ببینم بقیه چه برداشتی دارند
مانا باشی خواهرعزیزم